مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور در سمینار اتاق بازرگانی ایران، سخنرانی خود را با عنوان «ضرورت شکلگیری گفتوگوی ملی پیرامون حل مشکلات آینده کشور به بهانه چشمانداز رشد اقتصادی سال 1396» ارائه کرد. او صحبت پیرامون رشد اقتصادی در سال آینده را بهانهای دانست تا شرایط و چالشهای اقتصاد ایران را به تصویر بکشد. صحبتهای نیلی، به گونهای بود که با یک مقدمه آماری، تصویری از محرکها و مشکلهای اقتصاد در شرایط کنونی ارائه داد و در ادامه مهمترین چالشهای اقتصاد در سال آینده را معرفی کرد.
ثابت ماندن درآمد سرانه در دهه اخیر
او در ابتدای صحبتهای خود تصویری از روند تولید ناخالص داخلی سرانه بدون نفت از سال 1338 تا پایان سال 1395 ارائه داد. از نگاه نیلی، تولید ناخالص داخلی در سالهای 1355، 1367 و 1388 سه نقطه چرخش (تغییر مسیر) داشته است. همچنین در سالهای «1373 و 1374» و «1390 و 1391» دو بحران با شدت اثر متفاوت در اقتصاد رخ داده است. نیلی با بیان اینکه درآمد سرانه غیرنفتی در فاصله زمانی 1355 تا 1367، 60 درصد کاهش یافته و این موضوع در افت رفاه مردم اثرگذار بوده، تاکید کرد: بخشی از این کاهش به دلیل کاهش صورت کسر یعنی کم شدن حجم تولید ناخالص داخلی و بخشی به دلیل رشد مخرج، یعنی افزایش جمعیت کشور بوده است. به گفته او از سال 1368 تا 1386، با یک رشد نسبتا ناهموار، درآمد سرانه دو برابر شده است، اما از سال 1386 تا کنون، درآمد سرانه ثابت باقی مانده است، به نحوی که رقم درآمد سرانه در دو سال 1386 و 1395 تقریبا برابر بوده است. نیلی پاسخ به این پرسش را مهم دانست که چرا از سال 1386 به بعد تمام شاخصهای اقتصادی دچار روند نزولی شده است؟
چهار محرک رشد سال جاری
مشاور اقتصادی رئیسجمهوری، چهار عامل موثر در رشد اقتصادی را «ثبات اقتصاد کلان»، «فعال شدن ظرفیتهای خالی»، «نهایی شدن برجام» و «تحولات اقتصاد جهانی» دانست. به گفته او، کاهش و کنترل تورم به ثبات اقتصادی کمک کرد و برجام، این امکان را داد که به بازارهای جهانی دست پیدا کنیم. همچنین به دلیل کند شدن حرکت اقتصاد در سال 1394، به رغم کاهش روند سرمایهگذاری، بخشی از ظرفیتهای اقتصادی در سال 1395 فعال شد و صادرات محصولات غیرنفتی به دلیل تحولات اقتصاد جهانی در سال جاری رشد کرد. نیلی با اشاره به این تحولات سال 1395 را از سه جهت سال منحصر به فردی معرفی کرد. نخست آنکه تورم در سطح تکرقمی مانده است، رشد اقتصادی به بالای 7 درصد میرسد و رقم اشتغالزایی نیز منحصر به فرد بوده است.
مشاور اقتصادی رئیسجمهوری در ادامه به عوامل اثرگذار در رشد اقتصادی سال 1396 اشاره کرد. از نگاه او، بخشی از مکانیزمهای رشد 1395 با شدت اثر کمتر در رشد سال آینده نیز اثرگذار خواهد بود. بهعنوان مثال ارزش افزوده نفت تداوم خواهد یافت و به رشد اقتصادی کمک خواهد کرد، اما اثر آن محدودتر (رشد ارزش افزودهای معادل 4یا 5 درصد) خواهد شد و رشد 60 تا 70 درصد سال جاری تکرار نخواهد شد.
به گفته این استاد دانشگاه، همچنین ظرفیتهای خالی در اقتصاد وجود دارد که میتواند با بالفعل شدن آن به رشد اقتصادی کمک کند و تداوم آثار مثبت برجام نیز در رشد اقتصادی موثر خواهد بود. با فعال شدن بخش مسکن در سال آینده، میتوان گفت بخش زیادی از صنایع با رونق روبهرو شوند. نیلی در مجموع با مقایسه روند سال جاری و سال آینده تاکید کرد: «شاید بتوان گفت رشد اقتصادی در سال جاری تحت تأثیر «سیاستگذاری در سیاست خارجی» بوده اما رشد اقتصادی سال 96 باید تحت تاثیر «سیاستگذاری در سیاستهای اقتصادی» باشد. به بیان دیگر کیفیت شرایط اقتصادی تابع سیاستگذاری است، در نتیجه باید ثبات کنونی اقتصاد تداوم یابد و سایر عوامل، بتواند در روند مثبت اقتصادی اثرگذار باشد.» نیلی اعتقاد دارد که کشور در سال آینده با دو عدم قطعیت داخلی و خارجی روبهرو خواهد بود، در بعد داخلی، پایان کار دولت یازدهم و شروع دولت دوازدهم، یک عدم قطعیتی به وجود میآورد که فارغ از مباحث سیاسی، این عامل بر اقتصاد اثر مثبت نخواهد گذاشت. او در بعد خارجی نیز روی کار آمدن رئیسجمهوری جدید آمریکا و عدم پیشبینی سیاستهای او را یک عدم قطعیت نه برای اقتصاد کشور، بلکه برای کل دنیا توصیف کرد.
زشت و زیبای اقتصاد ایران
رئیس موسسه عالی آموزش و پژوهش، مدیریت و برنامهریزی در کنار تصویر زیبا در سال 1395، تصویر دیگری از اقتصاد کشور که تا حدی نگرانکننده هست، نیز ارائه کرد. از نگاه نیلی، عواملی که رشد اقتصادی را در سطح پایین نگه داشته، موقتی نیست و به آسانی قابل رفع نخواهد بود. به گفته او، در فصل اول و دوم سال 1395 نسبت به مدت مشابه سال قبل، یک میلیون و 200 هزارنفر متقاضی شغل در بازار کار بودهاند. او با بیان اینکه در سال 1395، از نظر ایجاد شغل 700 هزار نفر ظرفیت ایجاد شده که این تصویر زیبای اقتصاد است، اما همزمان 500 هزار نفر به تعداد بیکاران اضافه شده است که یک تصویر نگرانکننده ایجاد شده است.
از نگاه نیلی به دلایل متعدد این روند در اقتصاد کشور موقتی نخواهد بود و به احتمال زیاد ادامه خواهد داشت. او یکی از این دلایل را «توسعه آموزش عالی بدون ارتباط با توسعه کشور» دانست. به گفته او، تقابل بین آموزش و اشتغال، ریشه شروع بحرانهای اجتماعی در تمام کشورهای منطقه و شمال آفریقا بوده است. نیلی با بیان اینکه اقتصاد حافظه بلندمدت دارد و اثرات هر اتفاقی بعدها خود را نشان میدهد، اقتصاد را به اسب چموشی تشبیه کرد که احترام سوارکار خود را نگه نمیدارد. به بیان دیگر، اشتباه در سیاستگذاری و رفتار نادرست با اقتصاد، باعث زمین خوردن سیاستگذار خواهد شد.
دینامیک رشد اقتصادی پایین
این اقتصاددان برجسته در ادامه صحبتهای خود، دینامیک رشد اقتصادی پایین در شرایط کنونی را تشریح کرد. نیلی با بیان اینکه درآمد سرانه ما در حال حاضر 70 درصد درآمد سرانه سال 1355 است، توضیح داد: به رغم کاهش درآمد سرانه در این زمان، میزان مصرف نیز طی این مدت 5/ 1 برابر رشد کرده است. در نتیجه با وجود «کاهش درآمد» و «افزایش مصرف» مابهالتفاوت اضافه مصرف، از سهم سرمایهگذاری خرج شده است. به بیان دیگر، به قیمت کاهش سرمایهگذاری، میزان مصرف رو به رشد، ادامه یافته است. در نتیجه مقدار تشکیل سرمایه ثابت سرانه در اقتصاد کشور، کاهش شدیدی در این زمانه داشته است.
نیلی یکی از عواملی که باعث شده کاهش تولید ناخالص داخلی با کاهش مصرف همزمان باشد را شروع به مصرف داراییهایی نظیر آب، هوا، صندوق بازنشستگی، نظام بانکی و داراییهای دولت دانست. بنابراین رفاهی را که در گذشته وجود داشته، در حال حاضر نمیتوان تداوم داد و حتی باید تقاص آن رفاه کسب شده را در شرایط کنونی پس داد. مشاور رئیسجمهوری در امور اقتصادی تاکید کرد: دارایی آب را بدون اعمال کنترل مصرف کردهایم و هماکنون با کمبود آب مواجه شدهایم، منابع انرژی را به قیمت ارزان در اختیار مردم قرار دادهایم و امروز هوای قابل تنفس نداریم.
6 ابرچالش اقتصاد کشور
مشاور اقتصادی رئیسجمهوری در جمعبندی صحبتهای خود از «بحران منابع آب کشور»، «مسائل زیست محیطی»، «صندوق بازنشستگی»، «بودجه دولت»، «نظام بانکی» و «بیکاری» بهعنوان 6 ابرچالش اقتصاد ایران یاد کرد که باید برای هر یک استراتژی مشخص و معینی داشت. به گفته او از این 6 ابر چالش، سه مورد بحران آبی، محیط زیست و صندوق بازنشستگی ریشه در اقدامات نادرست طی سه دهه گذشته دارد و بذر آن در گذشته کاشته شده است. ریشه چالشهای بحران بانکی و بودجه نیز در 10 سال گذشته شکل گرفته است. نیلی معتقد است در نیمه دوم دهه 80، با مصرف دیگر داراییها مانند داراییهای نظام بانکی، شروع مشکلات نظام بانکی را کلید زده و همچنین در بودجه، مخارج دولت در سطحی قرار گرفت که به اذعان آمارهای بانک جهانی، قیمت نفت برای بودجه متعادل 105 دلار بوده است. در نتیجه با نفت 50 دلار دچار کسری بودجه شدیدی شدیم.
گفتوگوی ملی به دور از هیجان سیاسی
او در جمعبندی صحبتهای خود تاکید کرد: همه در به وجود آمدن این شرایط نقش داشتهاند و بنابراین همه باید در حل این مشکل نقش ایفا کنند. در غیر این صورت وضعیت نامناسبی در انتظار ما خواهد بود. او با بیان اینکه باید بین «تصمیم بد» و «تصمیم سخت» یکی را انتخاب کرد، گفت: هیچ کدام از این چالشها به این شکل نیست که اگر دولت به شکل تمام وقت با تمام نیرو کار میکرد، میتوانست مشکلات را حل کند. البته حتما نقاط ضعف در کار دولت وجود دارد. او در ادامه وضعیت اقتصاد ایران را به بیماری تشبیه کرد که به جای جراحی واقعی، هر بخشی با یک چاقو به بیمار آسیب میزند و بستگان بیمار، بالای سر آن مجادله میکنند. در نتیجه در شرایط کنونی، حال بیمار وخیمتر از گذشته خواهد شد و امیدی به درمان نیست.
نیلی افزود: نکوهش یکدیگر، کلید کار نیست و موجب تضعیف نهادها میشود. مسائلی که طی دههها به صورت مشکل باقی مانده، در حال حاضر به ابر مساله تبدیل شده است. مشاور اقتصادی رئیسجمهوری برای حل این مشکلات، از جامعه سیاسیون، اقتصاددانان و جامعه کارآفرین دعوت کرد که با تشکیل یک گفتوگوی ملی از سر آگاهی و به دور از هیجانات سیاسی برای مسائل قابل حل و مسائل لاینحل اقتصاد ایران، به یک اتفاق نظر دست یابند. به گفته او، این گفتوگوی ملی باید حول محور چگونگی عبور یا حل این مشکلات و سایر مشکلاتی که در حال حاضر امکان حل آن در کوتاهمدت وجود ندارد، شکل گیرد. در غیر اینصورت شاید فرصت برای حل این چالشها از بین برود.
نیلی با بیان اینکه در حال حاضر با توجه به نزدیک شدن به موعد انتخابات، تمام وعدهها درخصوص مصارف و هزینه متمرکز است و هیچ نگاهی درخصوص حصول منابع وجود ندارد، تاکید کرد: نباید گفتوگوی انتخاباتی مانند مزایدهای شود که هر یک از طرفین، یک نرخی را وعده دهند، زیرا شرایط کنونی اقتصاد، ظرفیتی برای این مزایده نگذاشته است. بنابراین، باید یک اشتراک دیدگاه در نزد نخبگان و فعالان ایجاد شود، تا به جای اینکه بپرسیم چه کسی قرار است رئیسجمهوری شود، سوال کنیم قرار است چه طرز تفکری روی کار بیاید؟ و همه این تفکر را برای عبور از مشکلها یاری کنیم.