مقدمه
گزارش حاضر مجموعهای از مشکلات حوزه صنعت و معدن را به تفکیک دستگاهی و موضوعی در رابطه با دستگاههای مختلف مانند وزارت امور اقتصادی و دارایی، بانک مرکزی، گمرک، وزارت بازرگانی، وزارت نفت، وزارت نیرو، وزارت صنایع و معادن، وزارت بهداشت و درمان، موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی، وزارت راه و ترابری، وزارت ارتباطات و فنآوری و … بیان میکند و به صورت موضوعی به مشکلات حوزه صنعت و معدن ناشی از تحولات بینالمللی، حوزه قانون کار، حوزه تامین اجتماعی، حوزه پولی و بانکی و حوزه مالیاتها میپردازد که با نظرخواهی از اعضاء انجمن گردآوری شده است. [۱]
بخش اول : مشکلات موضوعی حوزه صنعت و معدن
مشکلات ناشی از تحولات بینالمللی
۱- مشکل استفاده از اعتبارات اسنادی، گشایش اعتبار و به طور کلی خدمات بانکی بینالمللی:
به دلیل محدودیتهای ایجاد شده در نظام بانکی کشور بسیاری از بانکهای معتبر بینالمللی از پذیرش اعتبار اسنادی بانکهای داخلی ممانعت میکنند. در نتیجه امکان گشایش اعتبار و استفاده از مبادلات بین بانکی از تولیدکنندگان داخلی سلب شده است، این مسئله واردات مواد اولیه، ماشینآلات و تجهیزات و قطعات یدکی و همین طور صادرات کالاها و محصولات تولیدی داخل را با مشکل مواجه نموده است.
۲- تاخیر در انجام مبادلات بینالمللی، ورود مواد اولیه مورد نیاز :
به دلیل محدودیتهای اعمال شده بسیاری از تولیدکنندگان خارجی از فروش مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز به کارخانجات داخلی ممانعت میکنند و همچنین در خصوص طیف وسیعی از کالاها و تجهیزات، حساسیتهای مضاعفی را نشان میدهند که در مجموع دسترسی به برخی از تجهیزات تولیدی و مواد اولیه یا امکانپذیر نیست و یا با دشواری و تاخیر بسیار زیادی میسر است.
۳- افزایش هزینههای تولید، افزایش ریسک خریدهای خارجی، تامین مواد اولیه از طریق واسطهها :
به دلیل ممانعت بسیاری از تولیدکنندگان معتبر خارجی به فروش مستقیم کالاها و تجهیزات به کشور، تولیدکنندگان داخلی ناگزیر به خرید کالاهای مورد نیاز از واسطهها هستند. این موضوع ضمن افزایش شدید قیمتها، ریسک عدم ایفای تعهدات توسط خارجیها را به شدت افزایش داده است.
۴- لزوم خریدها به طریق نقدی :
بسیاری از تولید کنندگان بینالمللی که حاضر به انجام مبادلات با تولید کنندگان داخلی هستند از فروش مدتدار تجهیزات و مواد اولیه خودداری نموده و تنها به انجام مبادلات نقدی تمایل نشان میدهند که این امر تولیدکنندگان داخلی را با مشکل نقدینگی و افزایش هزینهها مواجه میکند.
۵- عدم امکان استفاده از نیروی متخصص خارجی :
دامنه محدودیتها تنها به مواد اولیه، تجهیزات و لوازم یدکی تولید، محدود نمیشود، بلکه تولیدکنندگان داخلی را در بهرهگیری از نیروی متخصص خارجی نیز با مشکل مواجه ساخته است که این موضوع از تنگناهای تولید به شمار میرود.
با توجه به اینکه نیروی متخصص، یکی از نهادههای اصلی در برخی از صنایع کشور محسوب میشود بروز مشکل در این زمینه موانعی را در راه تولید ایجاد میکند.
۶- عدم ثبات قیمتهای مواد اولیه به دلیل عدم امکان انعقاد قراردادهای بلندمدت :
بدلیل پرهیز تامینکنندگان خارجی از انعقاد قراردادهای بلندمدت و تمایل آنها به انجام معاملات نقدی، قیمت مواد و تجهیزات از نوسانات بیشتری برخوردار است که این موضوع سودآوری صنایع داخلی را با تردید بیشتری مواجه ساخته است.
۷- مشکل در تامین ماشینآلات مورد نیاز برای تولید و قطعات یدکی و دستیابی به تکنولوژی روز:
امتناع تامینکنندگان خارجی در فراهم ساختن تجهیزات، ماشین آلات و قطعات یدکی مورد نیاز (که برای تداوم و توسعه تولیدات کشور لازم است) از دیگر اثرات محدودیتهای اخیر است و مشکل در وارد کردن قطعات یدکی و تجهیزات منجر به افت راندمان تولید در صنایع کشور میشود.
۸- مشکل صادرات کالا و محصولات :
به دلیل امتناع طرفهای خارجی به انجام مبادلات و عدم امکان استفاده از تسهیلات بانکی، صادرات برخی محصولات صنعتی را نیز مختل شده است.
حوزه قانون کار
۱- گستردگی و شمول قانون کار
حیطه قانون کار بسیار گسترده و وسیع دیده شده و برای همه بخشهای اقتصادی(صنعتی، کشاورزی و خدمات) مقررات یکسان و واحدی پیشبینی شده است و حال آنکه شرایط این بخشها با یکدیگر متفاوت بوده و مقررات خاصی باید بر آنها حاکم باشد و همین مساله تا کنون مشکلاتی برای کارفرمایان ایجاد کرده است.
۲- الزامات یک سویه برای کارفرمایان
بررسی مفاد قانون کار نشان میدهد که اکثر مواد قانون الزامات و تکالیفی را برای کارفرمایان و مدیران در قانون پیشبینی کرده ولی کمتر وظیفهای برای کارگران ملحوظ گردیده است. همین مساله سبب گردیده که کارگران تکلیف و الزامی برای خود قائل نبوده و تنها حضور بموقع در سر کار و کارگاه را بعنوان مهمترین تکلیف خود بشناسند.
کارفرما در هر شرایطی از جمله بدون توجه به امکانات درآمدی واحد تولید، مکلف به تأدیه هر تاوانی به کارگر است ولو آنکه به توقف و ورشکستگی و انهدام سرمایهگذاری تولیدی منجر شود (عدم شناخت از شرایط واقعی، امکانات و محدودیتهای بنگاههای تولیدی). به طور کلی قانون کار در سالیان قبل و در شرایط اقتصاد دولتی نوشته شده است و کلاً این قانون یا به نفع دولت است یا به نفع کارگر و منافع کارفرما یا مشخص نیست و یا به طور کامل رعایت نشده است.
۳- محدودیت در اعمال مدیریت
به دلیل ماهیت مواد ذیل محدودیتهای متعددی در اعمال مدیریت بوجود میآید:
– ماده ۱۵ تا ۲۰ در زمینه موارد تعلیق کار یا تعلیق کارگر و تعطیل کارگاه است که بنا به علل مختلف از جمله خدمت نظام وظیفه عمومی کارگر، مرخصیهای بدون حقوق، بروز حوادث غیر مترقبه و سرانجام توقیف کارگر کار متوقف میگردد قانونگزار مقرر کرده است که پس از رفع حالت تعلیق کارگران باید به سرکار خود برگردند و کارفرما ملزم به اشتغال آنان است. بدیهی است طی مدتی که کار به حالت تعلیق درآمده ممکن است کارفرما کارگر دیگری را مشغول بکار کرده و یا در اثر تغییرات فوق ممکن است نیازی به کارگران قبلی نباشد و یا به کارگرانی با تخصص دیگر مورد نیاز باشد لذا ملزم کردن کارفرما به استخدام کارگر مذکور مشکلات زیادی برای کارفرما ایجاد میکند.
– بند و ماده ۲۱ و تبصره آن
بند و ماده ۲۱ مربوط به امکان استعفای کارگر بدون کسب موافقت کارفرما است و در تبصره ماده مذکور نیز مقرر گردیده کارگر استعفای خود را بطور کتبی میدهد و اگر قبل از پانزده روز از استعفا انصراف حاصل کند میتواند آن را پس بگیرد ولی عملاً کارگران استعفا داده و کار را ترک میگویند و این در اکثر مواقع خساراتی را برای کارفرمایان ایجاد میکند و از سوی دیگر این طریق استعفا بدون اجازه و موافقت کارفرما اعمال مدیریت را مختل میسازد و مشکلاتی برای کارفرمایان ایجاد میکند.
۴- کاهش مدت کار بر اساس افزایش تعطیلات و مرخصیها و مرخصیهای استعلاجی، بارداری زنان کارگر و تعطیلات رسمی که جمع آنها بالغ بر ۱۲۰ روز میشود.
– مواد ۶۲، ۶۳، ۶۴، ۶۵ و ۷۳ در مورد تعطیلات و مرخصیهاست که مشکلاتی برای اقتصاد کشور و تولید ایجاد کرده است. زیرا ملاحظه مواد مذکور نشان میدهد که در سال میزان تعطیلات و مرخصیها بالغ بر ۱۴۵ روز میگردد و کارگران تنها ۲۲۰ روز کار میکنند.
۵- تشکلهای کارگری بویژه شوراهای اسلامی کار که بعنوان کمک در برنامهریزی و همکاری با مدیریت در کلیه امور دخالت مینمایند و در بسیاری موارد مانع اعمال مدیریت میشوند.
– مواد فصل ششم در مورد تشکلهای کارگری و کارفرمایی و قانون تشکیل شوراهای اسلامی کار.
این موضوع به دو بخش تقسیم میگردد:
تشکلهای کارفرمایی
تشکلهای کارگری
الف- در مورد تشکلهای کارفرمایی موضوع دخالت وزارت کار و امور اجتماعی در زمینه تشکیل، انتخابات هیئت مدیره و ثبت آن در وزارت کار است که منطبق با مقررات قانون کار و آییننامههای اجرایی آن عمل شود. البته این مقررات با موازین بینالمللی در این زمینه نیز مغایر است (مقاوله نامههای ۸۷ و ۹۸).
ب – در مورد تشکلهای کارگری بویژه شوراهای اسلامی کار که بموجب قانون مصوب سال ۱۳۶۳ تشکیل گردیده و وظایف و اختیاراتی برای شوراهای مذکور تعیین شده که شورا را در برابر مدیریت قرار داده و در موارد بسیاری موجب اختلاف منافع این دو شده و برای واحد اقتصادی زیانهای جبران ناپذیری در پی داشته است تا آنجا که بعضاً کارفرمایان در صدد تعطیل کارگاه برآمدهاند.
۶- مجازات مدیران
– مواد مربوط به فصل حل اختلاف که مقرر میدارد:
در صورت وقوع اختلاف بین کارگر و کارفرما اختلاف در مرحله اول از طریق سازش مستقیم بین کارگر و کارفرما یا نمایندگان آنها حل و فصل میشود، در غیر این صورت از طریق هیئتهای تشخیص و حل اختلاف حل و فصل خواهد شد.
مشکلاتی که از لحاظ مراجع حل اختلاف میتوان ذکر کرد عبارتند از:
۷- مواد ۱۴۹ تا ۱۵۵ در مورد خدمات رفاهی
مواد مذکور در موارد زیر وظایفی برای کارفرما پیشبینی کرده است.
ساختن خانههای شخصی مناسب، مقررات خاص برای ماه رمضان- سه وعده غذای ارزان قیمت، سرویس آمد و رفت، فراهم آوردن فضای ورزشی مناسب، تسهیلات لازم برای شرکتهای تعاونی و سواد آموزی کارگران.
مشکل مهم این مواد عبارتست از:
اولاً: انجام بسیاری از وظایف فوق به کارفرما ارتباطی ندارد و مراجع دیگری باید آن را انجام دهند مانند ورزش، سوادآموزی، مسکن.
ثانیاً: این وظایف هزینه سنگینی برای کارفرما ایجاد میکند. چنانکه در مواردی کارفرما قادر به ادامه کار نیست.
حوزه تامین اجتماعی
۱- برخی از مواد قانون تامین اجتماعی که از سوی سازمان اجرا نمی شوند عبارتند از:
۱-۱- ماده ۳۶ قانون مقرر می دارد «کارفرما مسئول پرداخت حق بیمه سهم خود و بیمه شده میباشد. در صورتی که کارفرما از کسر حق بیمه، بیمه شده خودداری کند شخصا” مسئوول آن خواهد بود و تاخیر کارفرما در پرداخت جهت بیمه یا عدم پرداخت آن رافع مسئوولیت و تعهدات سازمان در مقابل بیمه شده نخواهد بود» سازمان عملا” به این ماده توجهی نمی نماید.
۲-۱- بموجب ماده ۳۹ کارفرما مکلف است حق بیمه مربوط به هر ماه را حداکثر تا آخرین روز ماه بعد به سازمان بپردازد و همچنین صورت مزد و حقوق بیمه شدگان را به ترتیبی که در آیین نامه مربوط پیشبینی شده است به سازمان تسلیم کند. سازمان حداکثر ظرف شش ماه از تاریخ دریافت صورت مزد اسناد و مدارک کارفرما را مورد رسیدگی قرار داده و در صورت مشاهده نقص یا اختلاف و یا مغایرت به شرح ماده ۱۰۰ این قانون اقدام و مابه التفاوت را دریافت می دارد.
۳-۱- ماده ۶۷ چنین مقرر می دارد بیمه شده زن و یا همسر بیمه شده مرد در صورتیکه ظرف یک سال قبل از زایمان، شصت روز سابقه پرداخت حق بیمه داشته باشد می تواند به شرط عدم اشتغال به کار از کمک بارداری استفاده کند. کمک بارداری دو سوم آخرین مزد یا حقوق بیمه شده می باشد.
۴-۱- ماده ۱۰۱ مقرر می دارد سازمان مکلف است صورت مزد ارسالی از طرف کارفرما را ظرف مدت شش ماه از تاریخ وصول رسیدگی کند و در صورتیکه مغایرتی از لحاظ تعداد بیمه شدگان یا میزان مزد یا حقوق یا مدت کار اعلام شده مشاهده شود، مراتب را به کارفرما ابلاغ کند و در صورتیکه کارفرما تسلیم نظر سازمان نباشد می تواند از هیئت های تشخیص مواد ۴۳ و ۴ این قانون تقاضای رسیدگی کند.
لازم به ذکر است سازمان تامین اجتماعی از اجرای مواد فوق که منافع بیمه شدگان را در بردارد خودداری می کند و بدین طریق موجبات نارضایتی بیمه شدگان را فراهم نموده است.
۲- موادی از قانون تامین اجتماعی که مورد اعتراض کارفرمایان می باشد
۱-۲- ماده ۲۸ قانون در مورد میزان بیمه کارفرمایان. اکثر کارفرمایان از میزان درصد بالای حق بیمه کارفرمایان (۲۳ درصد مزد کارگر) ناراضی هستند.
۲-۲- ماده ۳۷ شامل دو مورد است:
۱- نقل و انتقال عین یا منافع مؤسسات کارگاههای مشمول قانون
۲- صدور یا تجدید پروانه کسب و کار یا همه نوع فعالیت دیگر.
در هر دومــوردفـوق متقاضی باید مفاصا حساب پرداخت حق بیمه را ارایه دهد و این خود مشکلات بسیاری برای کارفرمایان ایجاد می کند.
۳-۲- ماده ۳۸ مربوط به سپردن کار به پیمانکار می باشد. در این ماده وظایفی برای کارفرما پیش بینی گردیده است
۴-۲- ماده ۴۳ مربوط به اعضای هیئت بدوی تشخیص و ماده ۴۴ مربوط به هیئت تجدید نظر می باشد که نسبت اعضای هیئت های مذکور نامتناسب بوده و بیشتر از نمایندگان سازمان و یا شورای عالی سازمان در آن عضویت دارند. بعنوان نمونه در هیئت تجدید نظر نماینده کارگر وجود ندارد.
۵-۲- مواد ۴۹ و ۵۰ قانون در مورد وصول مطالبات سازمان می باشد که کارفرمایان را با مشکلات فراوانی مواجه می سازد.
ماده ۴۹ مقرر می دارد مطالبات سازمان در اعداد مطالبات ممتازه می باشد و باید قبل از سایر مطالبات پرداخت شود و حال آنکه در مورد مزد و مالیات نیز چنین مقرراتی وجود دارد.
ماده ۵۰ مقرر می دارد مطالبات سازمان در حکم مطالبات مستند به اسناد، لازم الاجرا بوده و بر طبق مقررات مربوط به اجرای مفاد اسناد رسمی بوسیله مامورین اجرای سازمان قابل وصول می باشد. دو ماده مذکور و آیین نامه اجرایی آن که مبتنی بر صدور اجراییه و بازداشت اموال منقول و غیر منقول و تعطیل کارگاه است غالبا” کارفرمایان را دچار عسر و حرج می سازد.
۶-۲- ماده ۶۶ مقرر می دارد هرگاه وقوع حادثه و بیماری مستقیما” ناشی از عدم رعایت مقررات حفاظتی و یا بهداشتی از سوی کارفرما باشد سازمان، هزینههای مربوط به معالجه و غرامات و مستمری ها و غیره را پرداخته و از کارفرما وصول خواهد کرد.
مشکل مهم این ماده برای کارفرما تشخیص درست بازرس سازمان می باشد که بر اساس آن سازمان اقدام خواهد کرد و بازرسان نیز بعضا” به نفع سازمان نظر می دهند.
۷-۲- ماده ۳۵ قانون مقرر می دارد سازمان می تواند در موارد لزوم با تصویب شورای عالی سازمان، مزد یا حقوق بیمه شدگان بعضی از فعالیت ها را طبقه بندی نماید و حق بیمه را به ماخذ درآمد مقطوع وصول و کمک های نقدی را بر همان اساس محاسبه و پرداخت نماید. در این ماده ضابطه و معیاری برای تعیین مزد ثابت معین نگردیده و لذا همواره مورد اعتراض کارفرمایان و کارگران قرار گرفته است.
۸-۲- مساله حسابرسی از دفاتر و اسناد کارفرما موضوع ماده ۴۷ قانون
کارفرمایان مکلفند صورت مزد و حقوق و مزایای بیمه شدگان و همچنین دفاتر و مدارک لازم را در موقع مراجعه بازرس سازمان در اختیار او بگذارند. بازرسان سازمان می توانند از تمام یا قسمتی از دفاتر و مدارک مذکور رونوشت یا عکس تهیه و برای کسب اطلاعات لازم به هر یک از رؤسا و کارمندان و کارگران و مراجع ذیربط مراجعه کنند.
بطوریکه ملاحظه می شود این ماده با مواد ۳۹ و ۱۰۱ مغایر است و این حسابرسی ها که بدون نظم و ترتیب و در هر زمان که سازمان بخواهد انجام می شود مورد اعتراض کارفرمایان می باشد.
۹-۲- خسارت دیرکرد و جریمه
قانون مصوب ۹/۵/۱۳۷۳ مربوط به خسارات و جرایم دیرکرد یا عدم پرداخت حق بیمه می باشد که مقرر می دارد کلیه کارفرمایانی که فهرست حقوق و مزد ماهانه کارگران خود را در موعد مقرر در پایان ماه بعد تهیه و ارایه ننمایند ۲۰ درصد حق بیمه آن ماه جریمه خواهند شد و کارفرمایانی که مبلغ حق بیمه متعلقه را به موقع نپردازند ۲۲ درصد حق بیمه آن ماه جریمه می شوند. بدیهی است پرداخت ۴۲ درصد جریمه از سوی کارفرمایان مشکلات فراوانی برای آنان ایجاد میکند البته این مقدار بعدا” بموجب قوانین دیگر تعدیل گردیده و به جای ۲۲ درصد ۲ در هزار در روز مقرر شده است ولی در هر حال مساله خسارات و جرایم از جمله مشکلات کارفرمایان می باشد.
۱۰-۲- پرداخت ۲۰ درصد حق بیمه سهم کارفرما
در برنامه سوم و چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران جهت کمک به امر خطیر اشتغال، مواد ۴۹ (در برنامه سوم) و ۱۰۳ (در برنامه چهارم) گنجانده شده بود. در این مواد قانونی اذعان شده است کارفرمایان با حفظ نیروهای موجود در صورت جذب نیروی جدید از طریق ادارات کار و امور اجتماعی از پرداخت ۲۰ درصد حق بیمه سهم کارفرما برای نفراتی که بدین صورت استخدام نمودهاند معاف میباشند. متاسفانه شعبات سازمان تامین اجتماعی با تفاسیر مختلف از این مواد قانونی بدهیهای سنگینی برای شرکتها ایجاد نمودند، که نه تنها باعث حمایت از کارفرمایان نشد بلکه باعث تحمیل بدهیهای سنگین نیز گردید.
از طرف دیگر پرداختهای مربوط به دستمزد کارگران روزمزد موقت و غیر مستمر (بنا-آهنگر-تجار و…) که مشمول بیمه نیستند و همچنین اشخاص حقیقی که خدمات فنی را به تنهایی انجام میدهند (بخشنامه ۱۰۸ تامین اجتماعی) بدلیل عدم استفاده از مزایای تامین اجتماعی نبایستی ملاک مطالبه بیمه قرار گیرد.
حوزه پولی و بانکی
۱- نحوه باز پرداخت تسهیلات ارزی
یکی از مشکلات صنعتگران دریافت تسهیلات ارزی (به عنوان مثال یورو) است. در این خصوص مشکل از آنجا ناشی می شود که هنگام اخذ این نوع تسهیلات قیمت ارز پایین است ولی هنگام سررسید تسهیلات، قیمت ارز افزایش قابل ملاحظه ای یافته این امر باعث افزایش هزینه های واحدهای تولیدی می شود.
۲- باز پرداخت بدهی های معوق و جرایم دیرکرد
از دیگر مشکلات میتوان به بدهیهای معوقه اشاره کرد. افزایش بدهیهای معوقه عمدتا” ناشی از کاهش و یا عدم تمدید حد اعتباری نزد بانکهاست و این در حالی است که درخواست مجدد تسهیلات بانکی به دلیل بدهی معوقه مورد تصویب قرار نمیگیرد و این واحدها برای بازپرداخت تحت فشار قرار میگیرند.
صدور آییننامه وصول مطالبات سر رسید گذشته، معوق و مشکوکالوصول موضوع مصوبه ۳۰/۱۰/۱۳۸۶ هیئت وزیران نه تنها بر خلاف مقدمه تصویبنامه که به تسهیل اعطای تسهیلات بانکی ارتباط داده شده است برای واحدهای درگیر کمکی محسوب نمیشود، بلکه بسیار سختگیرانه است و عملاً پرداخت تسهیلات به واحدهای تولیدی را غیر ممکن مینماید.
۳-پایین بودن سقف تسهیلات
۱-۳- پایین بودن سقف مبالغ تسهیلات تخصیصی توسط بانکهای دولتی باعث روی آوری به سقف خریداری یوزانس (مدت دار) یا اخذ تسهیلات از بانکهای غیر دولتی شده است که در این حالت به جهت دریافت کارمزد بیشتر باعث افزایش هزینهها میشود و این مسئله ناشی از صدور بخشنامه بانک مرکزی به کلیه بانکهای دولتی مبنی بر کاهش سقف تسهیلات سرپرستی بانکها و شعب است که موجب تشدید بحران نقدینگی واحدهای تولیدی شده است.
۲-۳- در اجرای قانون تسهیلات طرحهای زود بازده بخش قابل توجهی از منابع بانکها به این نوع تسهیلات تکلیفی اختصاص یافته و در نتیجه اثر مستقیمی در کاهش تسهیلات واحدهای تولیدی و خدماتی گذاشته است. توقف اعطای تسهیلات از محل طرحهای اشتغال زا و زود بازده، حتی در مواردی که طرح به تصویب سازمان صنایع رسیده است مشکلاتی را به وجود آورده است.
۴- تشریفات پرداخت تسهیلات
۱-۴- پرداخت وام از سوی بانکها به شرکتهای تولیدی منوط به ارایه سند شش دانگ است که این امر در اخذ وام اولیه میسر است و گرفتن وام دوم به صورت سند امکان پذیر نیست و باعث ایجاد معضلاتی در جهت تولید خواهد شد و اگر امکان اخذ سفته از مدیران برای پرداخت وام دوم میسر شود، واحدها کمتر دچار مشکل می شوند. و این امر در حالی است که فرایند بررسی ، کارشناسی و تصویب اعتبارات در بانکها بسیار طولانی است. از طرف دیگر درخواست تضمینهای سنگین برای تسهیلات از مشکلات دیگر پیشرو است و مشکل زمانی حادترمیشود که اکثر تضمینهای درخواستی برای تسهیلات یا اعتبارات اسنادی، سفته است ولی سفته با ارزش بالاتر از ۱۰۰ میلیون ریال وجود ندارد و هزینه طراحی فرمهای مختلف و متفاوت و اخذ امضاهای فراوان از مشتریان در هر یک از مراحل افتتاح حساب یا اخذ تسهیلات و یا گشایش اعتبارات اسنادی که گاها” به جای یک یا دو امضاء در هر مرحله، تعداد آنها به ۲۰ تا ۵۰ امضاء می رسد.
۲-۴- اصرار بانکها به انجام بازرسی کالاهایی که جزء استاندارد اجباری نیستند و صرفا” به دلیل آن که کالا دارای ارزش بالایی است، موجب طولانی شدن روند واردات، کاهش سرعت عمل، افزایش هزینهها و بالا رفتن قیمت تمام شده میگردد.
۳-۴- اسناد مورد نیاز بانک جهت اعتبارات میباید مورد تجدیدنظر قرار گیرد، ارایه اسنادی که در روند واردات چندان موثر نیستند (از قبیلCarrier Certificate, Freight Invoice ) و در بسیاری از مواقع فروشنده قادر به ارایه آنها نیست فقط موجب ایجاد بوروکراسی های پیچیده و اتلاف وقت و ایجاد هزینه میشود.
۴-۴- عدم پرداخت سرمایه در گردش به بنگاههای اقتصادی مشکلات عدیدهای را به وجود آورده است چرا که با توجه به مشکلات اقتصادی و رکود بازار بدیهی است حذف تسهیلات سرمایه در گردش از جریانات مالی بنگاهها، ساختار مالی آنها را شکننده میکند.
۴-۵- در حالیکه سنجش اعتبار متقاضی تسهیلات برای تعیین سقف تسهیلات از وظایف اساسی بانکهاست، مجموعه مدیریت و بدنه کارشناسی بانکها دارای توانمندیهای کافی برای این مهم و همچنین رسیدگی به طرحها و گزارشهای نظارتی و پروندههای مالی و کم و کیف هزینههای طرح نیستند. در نتیجه علاوه بر فضای بیاعتمادی و بدبینی بین بانک و متقاضیان هزینههای قراردادهای حسابرسی و نظارتی با شرکتهای بخش خصوصی نیز به مشتریان تحمیل میگردد.
۴-۶- با توجه به مفاد و قانون برنامه چهارم توسعه کشور و مقررات عدم الزام سپردن وثیقه ملکی در استفاده از حساب ذخیره ارزی، لازم است بانکها از اخذ وثایق ملکی خارج از طرح به کلی منع شوند.
۴-۷- بانکها بایستی موظف شوند که در هنگام رسیدگی به طرحهای پیشنهادی متقاضیان تسهیلات سرمایهگذاریهای تولیدی در کمیتهها و کمیسیونهای ذیربط، از متقاضی جهت توجیه و دفاع از طرح دعوت بعمل آورند.
۵- نرخ ارز
۱-۵- تغییرات ناگهانی مقررات و آیین نامهها از جمله تغییر نوع ارز واردات از دلار به یورو منجر به تحمیل هزینههای مالی شده است.
۲-۵- مبنا قراردادن یورو، زیان قابل ملاحظهای در بخش صادرات ایجاد کرده است چرا که فروش محصولات بر پایه دلار است و انتقال وجه بر پایه یورو انجام می شود که باید تفاوت قابل ملاحظه در تبدیل دلار به یورو پرداخت شود.
۳-۵- ثابت نگهداشتن نرخ تسعیر دلار توسط بانک مرکزی در شرایط فعلی، باعث افزایش هزینه سرمایه گذاری ثابت و یا تامین مواد اولیه، ملزومات مصرفی و قطعات یدکی وارداتی شده است و این مشکل با اعمال محدودیت در پرداخت وام دلاری از سوی بانک مرکزی نیز همراه است.
حوزه مالیاتها
۱- ماده ۶۴ قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت (موضوع ۳ در هزار درآمد مشمول مالیات به عنوان سهم اتاق بازرگانی و صنایع و معادن)
قبل از پرداختن به موانع مالیاتی بخش تولید این نکته را باید یادآوری کرد که با ابلاغ قانون مالیات بر ارزش افزوده برخی از این مشکلات رفع و در عین حال مشکلات جدیدی نیز اضافه شده است.
در مورد موضوع ۳ در هزار سهم اتاق بازرگانی و صنایع و معادن، مشکل از آنجا ناشی میگردد که بموجب ماده ۶۴ قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب ۲۱/۱۱/۱۳۸۰ مجلس شورای اسلامی سه در هزار متعلق به اتاق شامل سه در هزار درآمد مشمول مالیات است که باید مبلغ مذکور پرداخت و فیش واریزی به حساب اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و اتاق های تعاون ارایه گردد. مفهوم ماده کاملا” روشن است که باید ۳ در هزار درآمد مشمول مالیات پرداخت گردد و این امر تا سال ۱۳۸۵ نیز اجرا میشده است ولی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران طی نامه شماره ۱۷۴۳۱/۳۵ مورخ ۹/۱۲/۸۴ خطاب به روسای اتاق ها در استانها با عطف به نامه شماره ۹۷۶۲/۲۰۱ مورخ ۲۶/۱۱/۶۱ ریاست محترم شورای عالی مالیاتی دستور داده است که مبنای محاسبه سه در هزار سهم اتاق درآمد مشمول مالیات قطعی مودیان مورد نظر قبل از معافیت ها است و بدین طریق میزان پرداختی مودیان بابت سه در هزار بیش از مبلغی می گردد که در ماده ۶۴ فوق الذکر بیان گردیده است. در قسمت آخر بخشنامه ۷۱۱۰ مورخ ۳/۲/۱۳۸۶ در ارتباط با ماخذ محاسبه ۳ در هزار سهم اتاق بازرگانی آمده است : «درآمد مشمول مالیات قطعی شده مودیان ذیربط قبل از کسر معافیتهای مقرر قانونی» است به این ترتیب در حقیقت وزارت اقتصاد و دارایی جمله : «قبل از کسر معافیت های قانونی» را به مفاد ماده ۶۴ قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت اضافه کرده است که این الحاق کاملا” مغایر این ماده است. در این ماده صراحتا” قید شده است که ۳ در هزار مورد بحث باید از «درآمد مشمول مالیات» اخذ شود و در صورت اصرار مسئولین ذیربط، ابتدا باید ماده ۶۴ اصلاح شود.
۲- معافیت مالیاتی پایان خدمت کارگران
بخشنامه شماره ۸۳۲۴۵/۱۱۷۱۹-۴/۳۰مورخ ۹/۱۱/۷۷ در مورد لغو معافیت مالیاتی پایان خدمت کارگران با قرارداد موقت که قراردادشان تمدید یا تجدید میگردد در راستای موضوع بند ۵ ماده ۹۱ قانون مالیاتها است. در واقع این بخشنامه مغایر با بند ۵ ماده ۹۱ قانون مالیاتها است.[۲] مضافا” اینکه این تفسیر وجود دارد که هر گاه قرارداد کار موقت لغو و قرارداد جدیدی منعقد گردد، قرارداد بعدی دایم بوده و مبلغ پرداختی مزایای پایان خدمت محسوب نمیگردد البته این تفسیر در حوزه وظایف مجلس شورای اسلامی است، اگر چه بخشنامه ماده ۷ قانون کار و تبصره ۲ [۳] آن، موضوع را کاملا” روشن کرده و نیازی به تفسیر ندارد.
طبق نص صریح بند ۵ ماده ۹۱ قانون مالیاتهای مستقیم، مزایای پایان خدمت بدون هیچگونه قید و شرطی از پرداخت مالیات معاف شده است. بنابراین با توجه به ماده ۲۴ قانون کار[۴]، چنانچه شخصی برای یک سال کار کرده باشد مستحق دریافت یک ماه حقوق پایان خدمت خواهد بود که الزاما” از مالیات معاف است. اگر چه این قرارداد به کرات تمدید یا تجدید گردد.
۳- اخذ مالیات از نقل و انتقال سهام
مقررات وضع شده در بخشنامه شماره ۲۹۰۸۸/۶۸۸۹/۴/۳۰ مورخ ۱۸/۶/۷۵ وزارت امور اقتصادی و دارایی در خصوص دریافت علی الحساب مالیات نقل و انتقال سهام در بورس و خارج از بورس، دچار ابهاماتی است. به عنوان مثال استناد بخشنامه مزبور به ماده ۱۶۳ قانون مالیاتهای مستقیم (مصوب سال ۱۳۶۶) برای دریافت علی الحساب مالیات نقل و انتقال سهام به میزانی که تعیین شده یا هر میزان دیگر، با مفاد ماده مزبور چندان مطابقتی ندارد زیرا ماده مزبور دریافت علی الحساب را فقط در صورت احراز شرایط خاصی اجازه داده است که بر اساس مالیات به نسبتی از آخرین مالیات قطعی شده سنوات قبل یا نسبتی از حجم فعالیت قابل محاسبه و تخمین باشد و حال آن که در مورد تعیین مالیات سهام هیچ یک از دو شرط مزبور قابل تحقق نیست. از طرفی نیز تبصره ذیل ماده ۱۴۳ قانون مالیات های مستقیم صراحتا” مالیات قطعی نقل و انتقال سهام در بورس را به ماخذ نیم درصد ارزش فروش سهام تعیین نموده و مطالبه وجه دیگری را از این بابت منع کرده است. بنابراین از هر نقل و انتقال سهام(چه به عنوان حق تقدم و چه به هر عنوان دیگر) طبق صراحت این ماده، مطالبه مالیات دیگری با مفاد ماده مزبور مغایرت دارد.
۴- مشکلات مربوط به اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم
ماده ۸۵- نرخ مالیات بر در آمد حقوق ذکر شده در این ماده مجموع دریافتی کارکنان دولت اعم از حقوق و پاداش مشمول ۱۰ درصد مالیات می شود ولی سایر حقوقبگیران مشمول پرداخت ۳۵ درصد مالیات می شوند.
بند ۳ ماده ۹۱- حقوق کارکنان از جهت افزایش سطح قیمت کالاها و مزایای غیر نقدی که نسبت به میزان معافیت مقرر در قانون که معادل دو دوازدهم معافیت موضوع ماده ۸۴ است هر ساله از جهت میزان کالاهای اختصاصی به کارکنان از افت محسوسی برخوردار شده است.
بند ۵ ماده ۹۱- طبق بخشنامههای موجود باز خرید مرخصی در صورتیکه کارگر به مرحله بازنشستگی نرسیده باشد مشمول مالیات حقوق است از آنجائیکه مبلغ فوق مربوط به سالهای متعدد قبلی است محاسبه مالیات در جمع درآمد سال پرداخت غیر عادلانه است لذا یا شرکتها موظف به تسویه بازخرید مرخصی در پایان هر سال با توجه به مقررات موضوعه گردند و یا هزینه فوق در طی سالهای مورد مطالبه تقسیم و مالیات آن محاسبه گردد.
بند ۱۰ ماده ۹۱- با توجه به محاسبه عیدی پایان سال که طبق مقررات تامین اجتماعی محاسبه میگردد همواره مبلغ آن بیش از معافیت ماهیانه حقوق است.
ماده ۹۴- درآمد مشمول مالیات در این ماده با ماده ۱۰۵ و سایر مواد دیگر مغایرت دارد. که برای رفع آن بهتر است جمله پس از کسر معافیت مقرر در این قانون نیز به ماده ۹۴ اضافه گردد.
مشکلات ناشی از ماده ۱۰۴
– سازمان مالیاتی پس از اصلاحیه قانون مالیاتهای مستقیم مواردی را به امور مصرح در ماده مذکور جهت کسر۵% علی الحساب مالیات مؤدی اضافه نموده است.
– مشکلاتی از جهت حذف مالیات قرارداد که منجر به صدور دستورالعمل سازمان مالیاتی جهت حل مشکل از بابت عدم کسر ۵% مالیات تکلیفی از رانندگان وسائط نقلیه عمومی گردیده، بوجود آمده است.
– رسیدگی های مالیاتی هر نوع ساخت کالا که بصورت سفارشی می باشد ۵% مالیات تکلیفی اخذ می شود در صورتیکه مواد و قطعات استفاده شده در ساخت کالای سفارش شده مشمول مالیات نمی باشد.
– با توجه به نحوه فعالیت کارخانجات آرد کشور طبق ماده ۱۰۴ شرکت غله و خدمات بازرگانی از کارمزد پرداختی مبلغ ۵% به عنوان علی الحساب مالیات کسر و به حساب سازمان مالیاتی واریز می نماید و از آنجا ییکه طی بخشنامه ای معادل ۷۰% از ۵% مالیات تکلیفی مکسوره به مؤدی مسترد و۳۰% آن در زمان رسیدگی دفاتر تسویه میگردد این امر باعث شده که برای استرداد این مبالغ شرکتها متحمل صرف هزینه بسیار شوند و نیز به حجم کار کارکنان سازمان مالیاتی اضافه میگردد.
ماده ۱۰۵- طبق این ماده جمع درآمد شرکتها و درآمد ناشی از فعالیتهای انتفاعی سایر اشخاص حقوقی که از منابع مختلف در ایران یا خارج از ایران تحصیل می شود پس از وضع زیانهای حاصل منابع غیرمعاف و کسر معافیتهای مقرر مشمول مالیات به نرخ ۲۵ %
می باشد. بهتر است به منظور تشویق سرمایهگذاری در بخش صنعت و معدن نرخ مالیات عملکرد فعالیتهای تولیدی صنعتی و معدنی ۱۰ تا ۱۵% کاهش یابد.
ماده ۱۰۷- نحوه کسر و پرداخت مالیات و ضرایب مربوط به پرداختهایی که مربوط به اشخاص خارجی هستند و از ایران درآمد دارند و اقدام به تنظیم قرارداد می نمایند، در متن ماده به طور مشخص تعیین و تدوین نگردیده است
ماده ۱۱۱- در خصوص ادغام یا ترکیب شرکتها میبایست به تأئید ذیصلاح برسد که این مراجع ذیصلاح در آئین نامه اجرایی ماده ۱۱۱ قانون مشخص نشده است.
ماده ۱۱۹- درآمد نقدی و یا غیر نقدی که شخص حقیقی یا حقوقی بصورت بلاعوض و یا از طریق معاملات محاباتی یا به هر عنوان دیگر از این قبیل تحصیل می نماید مشمول مالیات اتفاقی به نرخ مقرر در ماده ۱۳۱ این قانون خواهد بود. نرخ مقرر در این ماده میبایست اصلاح گردد. زیرا نرخ مالیات اشخاص حقوقی بر طبق ماده ۱۰۵، ۲۵% و نرخهای موضوع ماده ۱۳۱ صرفاً مربوط به اشخاص حقیقی است بنابراین اشخاص حقوقی نمیتوانند با دو نرخ مالیات پرداخت نمایند.
مشکلات ناشی از ماده ۱۳۲
– معافیت مالیاتی سال۱۳۸۷ هنوز مشخص نشده است – کمک های غیر نقدی مازاد بر ۲ برابر معافیت حقوق مشمول مالیات می باشد ولی عملا” با توجه به تورم این گونه نیست. بهتر است هزینههای حق سرویس و غذا که بصورت نقدی به پرسنل پرداخت میشود معاف از مالیات باشد.
– شرکتهای مشمول مقررات این ماده کلیه هزینه هایی که انجام می دهند در راستای فعالیتهای تولیدی است و بدلیل اینکه ملاک معافیت ، درآمد مشمول مالیات ابرازی است در رسیدگی مالیاتی که توسط ادارات امور مالیاتی انجام می شود بخشی از هزینه های شرکت مورد قبول واقع نمی شود که بهتر است به جای درآمد مشمول مالیات ابرازی درآمد ناشی از فعالیتهای تولیدی و معدنی قید شود.
– توجه به حذف تخفیفات و ترجیحات مربوط به فعالیت اشخاص حقوقی دولتی و ایجاد فعالیت در شرایط برابر که برای رسیدن به این منظور باید عبارت بخشهای تعاونی و خصوصی عبارت کلیه بخشهای جایگزین حذف شود.
اصلاحیه ماده ۱۳۸ قانون مالیاتهای مستقیم(۲۷/۱۱/۱۳۸۰)[۵]
ماده ۱۳۸ قانون مالیاتهای مستقیم (قبل از اصلاحیه اخیر) که معافیت مالیاتی موضوع آن، ناظر بر ذخیره (اندوخته) سود ابرازی شرکتهای تولیدی برای اجرای طرحهای توسعه، نوسازی، بازسازی و تکمیل صنایع موجود یا ایجاد واحدهای صنعتی جدید بوده از زمان اجرای قانون مالیاتهای مستقیم (مصوب سال ۱۳۴۵) تا اصلاحیه ۲۷/۱۱/۸۰، یکی از موثرترین اهرمها و ساز و کارهای مالیاتی برای تحقق اهداف موضوع آن به شمار می رفت.
در مقایسه متن اصلاحی (۲۷/۱۱/۸۰) این ماده، با مقررات و ضوابط متن قبل از آن، نارساییهای زیر مشخصا” قابل ذکر است:
این در شرایطی است که ایجاد محدودیت های فوق و کاهش انگیزه سرمایه گذاران برای استفاده از این معافیت، در وضع بحرانی کنونی سرمایه گذاری در صنعت، طی اصلاحیه اخیر دقیقا” نقض غرض قانونگذار و متولیان طراحی اهداف کلان سیاستهای مالیاتی است.
۲- در بند (۱-۲) دستورالعمل اجرایی، موکدا” قید شده است که: «مجوز طرح باید قبل از اجرای طرح و منظور نمودن هزینه اخذ شده باشد» این در حالی است که اولا”، چنین شرطی در متن ماده ذکر نگردیده و ثانیا” قید «سلیقه ای» آن در دستورالعمل اجرایی، اکثر سرمایه گذاران را در بهره مندی از معافیت موضوع ماده با مشکل مواجه ساخته است. بدین معنی که شرط مزبور، عملا” سرمایه گذار را مقید و ملزم به «اخذ مجوز، قبل از تدوین و تصمیم به شروع طرحی می سازد که عرفا” و معمولا” (همانند گذشته – قبل از اصلاح این ماده)، «اخذ مجوز»، موخر بر تدوین و شروع به طرح بود و نتیجه این شرط خارج از متن قانون، بروز این اشکال است که سرمایه گذار، در مقطع تسلیم اظهارنامه عملکرد اخیر خود، با وجود تدوین و شروع طرح، بدلیل عدم اخذ مجوز در سال قبل (که اصولا” معلوم نیست شرکت در پایان عملکرد سود یا زیان داشته باشد) عملا” از مزایای محدود معافیت پیش بینی شده محروم می گردد و این در حالی است که اصولا” در ماده ۱۳۸ اصلاحی، چنین قید و محدودیتی پیش بینی و تصریح نگردیده است.
تبصره ماده ۱۴۱– طبق ماده ۱۴۱ صد درصد درآمد حاصل از صادرات از پرداخت مالیات معاف است ولیکن تبصره ذیل این ماده از معافیت صادراتی شرکتهایی که غیر از امور صادرات فعالیت دیگری دارند شدیداً میکاهد.
ماده ۱۴۳- سلب واگذاری حق تقدم سهام مربوط به اشخاص حقوقی و انتقال آن به سایر اشخاص که بر اساس مصوبه مجمع عمومی صورت می گیرد تعیین تکلیف نشده و نرخ مالیات مشخص نشده است.
ماده ۱۴۴- اصلاحیه موضوع ماده مذکور مربوط به اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۷/۲/۱۳۷۱ می باشد و این معافیت در تاریخ ۷/۲/۱۳۸۱ به اتمام رسیده است که باید این بخش از ماده حذف شود.
ماده ۱۴۷- عبارت « در حدود متعارف» در این ماده باعث میگردد که برداشتهای متفاوتی از سوی ادارات امور مالیاتی در خصوص هزینه ها صورت گیرد.
در رابطه با هزینههای قابل قبول و استهلاک:
ماده ۱۴۸- موضوع قابل قبول بودن هزینه سود و کارمزد پرداختی به بانکهای خارجی در حال حاضر بر اساس بخشنامه سازمان مالیاتی تعیین نرخ و به واحدهای مالیاتی ابلاغ شده است که این موضوع باید به این ماده اضافه شود.
ماده ۱۴۹- در بند ۴ این ماده مقرر گردیده که هزینه های تاسیس و هزینه های زاید بر درآمد جز در مواردی حداکثر تا ۱۰سال از تاریخ بهره برداری بطور مساوی قابل استهلاک است که مقررات این بند با استانداردهای حسابداری مغایرت دارد که باید با آن هماهنگ شود.
تبصره ۲ ماده ۱۵۰- خرید و استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری اکثراً کوتاه مدت و بر اثر پیشرفت روز افزون فناوری اطلاعات لازم است از نرم افزارهای جدیدتر استفاده گردد، لذا در مورد هزینه نمودن آن در موقع خرید و عدم ثبت آن در داراییهای ثابت احتیاج به اصلاح قانون دارد.
ماده ۱۸۹- مواد ۱۸۹ و ۱۵۶ مغایر هم می باشند.
ماده ۱۹۰- ماموران مالیاتی هنگام رسیدگی به پرونده های مالیاتی مؤدیان باموارد مشابه، اغلب برخوردی متفاوت دارد( بعلت عدم شفافیت در قوانین مالیاتی )، اغلب برگ مالیاتی صادره مورد اعتراض مؤدیان قرار میگیرد.
ماده ۱۹۲- در تبصره این ماده به هزینه های غیر واقعی اشاره نموده که یک عبارت کلی است و مبنای مشخصی جهت واقعی بودن یا غیر واقعی نبودن هزینهها مشخص نگردیده است.
ماده ۲۱۹- تجربه نشان می دهد که متأسفانه بخشنامه های صادره از سوی سازمان مالیاتی بیش از آنکه به فکر تفسیر واقعی قوانین و مقررات باشد فقط جنبه اخذ مالیات بیشتر را مد نظر قرار می دهند که باعث مشکلات عدیده ای گردیده است
بند ۱ ماده ۲۵۵- در این بند شورایعالی مالیاتی صرفاً پیشنهاد کننده است در خیلی از موارد منجر به صدور بخشنامه نمی گردد که در طول اجرای این قانون نظرات اداره کل فنی مالیاتی که در قانون جهت اظهارنظر پیش بینی نشده است ملاک عمل قرار گرفته است و منجر به صدور بخشنامه گردیده است.
تبصره ۱ ماده ۲۷۲- بر اساس تبصره ۱ ماده مذکور اداره امور مالیاتی میبایست عین گزارش حسابرسی مالیاتی را در صورتیکه به موقع توسط مؤدی تسلیم گردد قبول نماید لیکن سازمان مالیاتی با صدور بخشنامه هایی بر خلاف نص صریح قانون مالیاتهای مستقیم، رسیدگی مجدد توسط ادارات مالیاتی نسبت به گزارش حسابرسی مالیاتی را مجاز دانسته است.
به استناد بند ج تبصره ۱ ماده ۱۸۶قانون مالیاتهای مستقیم اصلاحی مصوب ۲۷/۱۱/۸۰:
در صورتیکه مالیات مورد مطالبه در جریان رسیدگی بوده و به مرحله قطعیت نرسیده باشد، در همان روز حوزه مالیاتی گواهینامه مبنی بر بلامانع بودن استفاده از تسهیلات بانکی که مؤید وصول صورتهای مالی نیز میباشد، را صادر و به مؤدی یا بانک و یا مؤسسه اعتباری ذیربط ارسال نماید.
سازمانهای امور مالیاتی نباید مجاز باشند به بهانه عدم پرداخت مالیات و یا عوارض قطعی نشدهای که بهیچوجه مورد تأیید نمیباشد از قبول درخواست صدور گواهی بلامانع بودن استفاده از تسهیلات بانک خودداری نمایند.
در خصوص بند ب ماده ۱۰۷ قانون مالیاتهای مستقیم سازمانهای امور مالیاتی در خصوص قراردادهای مربوط به خرید خدمات مهندسی از شرکتهای خارجی بایستی از دریافت مالیات مضاعف (یکبار در جمهوری اسلامی ایران و یکبار در کشور فروشنده خدمات) جلوگیری بعمل آورند.
۶- مالیات بر ارزش افزوده
دریافت مالیات بر ارزش افزوده صرفنظر از ابهاماتی که در مورد تشخیص و اجرای آن وجود دارد مانند دریافت سایر حقوق دولتی تنها مشمول شخصیتهای حقیقی و حقوقی میشود که شناخته شدهاند و دفاتر رسمی دارند و با توجه به اینکه تعداد قابل توجهی از تولیدکنندگان دفاتر رسمی ندارند و مشتریان هم ترجیح میدهند نامشان در وزارت اموراقتصادی و دارایی منعکس نشود و از تولیدکنندگان بدون هویت خرید نمایند که در نتیجه رقابت را در کشور نابرابر مینماید.
برخی از مشکلات مطرح شده در این زمینه در زیر آمده است:
۵- بعلت عدم دسترسی همه واحدهای صنفی و صنعتی به کد اقتصادی جدید بعضاٌ شرکت های توزیع کالا در اخذ کد اقتصادی از خریداران نهایی (مغازه داران) دچار مشکل می باشند لذا زنجیره تولید کشور دچار اختلال گردیده و با گذشت مدت اندکی از شروع اجرای این قانون انبار کارخانجات مملو از کالای بدون تقاضا می باشد. لذا لازم است بخشنامه اخذ کد اقتصادی به نوعی اصلاح و به اخذ نام و آدرس کامل و تلفن و ….. تکمیل شود ( شناسایی کامل)
۶- شناسائی کامل کلیه اشخاص تحت پوشش این مالیات توسط سازمان امور مالیاتی و اختصاص و ابلاغ شماره شناسائی و در اختیار نهادن برورشورهای ساده اجرای قانون ، همراه با فرم های متحدالشکل صورتحساب فروش، اظهارنامه ، فرم پرداخت یا استرداد مالیات و دستورالعمل اجرائی کار که بنا به تجارب کشورهائی که این قانون را در نظام مالیات خود به اجرا گذاردهاند. برای این همه امور مهم ، از تاریخ ابلاغ قانون تا اجرای آن حداقل ۱۲ ماه زمان لازم است که چنین مهلتی (با وجود پیش بینی زمانی ۲۴ ماهه درپیشنهاد لایحه اولیه) مد نظر قرار نگرفته است و دفعتاٌ مؤدیان را در سردرگمی و بلاتکلیفی و ترس از جرایم سنگین و اضطراب فرو برده است.
۷- مسائل ویژهای مانند خریدهای فصلی و فاصله زمانی خرید و بستهبندی اجناس و شروع فروش آنها و همچنین فروش اقساط و مدت دار در احکام و مقررات قانون پیش بینی نشده است.
۸- با توجه به اینکه نظام شناسایی مؤدیان در قانون مالیات بر ارزش افزوده از ضمانت اجرایی لازم برخوردار نبوده و یا بصورت واقعی صورت نخواهد گرفت، امکان بروز پیامدها و اثرات تجمعی بر روی قیمت با اجرای این قانون و ایجاد شرایط غیر رقابتی در بین صنوف را بیش از پیش تشدید خواهد ساخت. از سوی دیگر عدم اطلاع رسانی لازم از سوی سازمان امور مالیاتی طی مدت محدود از زمان اجرای قانون، منجر به سوء استفاده برخی مؤدیان از مصرفکنندگان و افزایش قیمت بخش عمدهای از کالاها طی دوره مذکور گردیده است.
۹- مطابق با ماده ۱۱ قانون، تاریخ تعلق مالیات در مورد عرضه کالاها، تاریخ صورتحساب، تاریخ تحویل کالا یا تاریخ تحقق معامله کالا، هرکدام که مقدم باشد عنوان گردیده است. این در حالی است که در بخشهای خاصی از جمله ارائه خدمات مخابراتی، انرژی یا استحصال و تامین آب مشترکین، تاریخ تعلق مالیات موضوع ماده مذکور قابلیت تعمیم به موارد فوق را ندارد و میبایست به طور شفاف تکلیف مؤدیان در این خصوص روشن گردد.
۱۰- بخش عمدهای از قراردادهای عرضه کالاها و خدمات در صنوف مختلف دارای بعد زمانی است لکن مطابق با مفاد قانون، پرداخت مالیاتهای متعلقه، توسط مؤدیان بطور کامل در دورههای مالیاتی مشخص شده انجام میگیرد. از سوی دیگر عرضه کالاها و خدمات در شرایط نسیه و دارای بعد زمانی دارای شرایط ریسک بوده و جزء مطالبات مشکوکالوصول تلقی میگردد و از اینرو در صورت عدم انجام معامله (به دلیل عدم ایفای تعهدات طرفین قرارداد در سررسیدهای مشخص) تکلیف مالیاتهای پرداخت شده در قسمت اخیر با ابهام مواجه خواهد گردید.
۱۱- اجرای موضوع ماده ۲۱ قانون، مبنی بر ارائه اظهار نامه مالیاتی ظرف پانزده روز از پایان دوره مالیاتی، بویژه برای دوره سه ماهه چهارم سال، با توجه به تعطیلات نوروزی از امکان و ضمانت اجرایی لازم برخودار نمیباشد.
۱۲- عدم آشنایی مؤدیان با ساز وکارهای اجرایی این نوع مالیات اجرای موفقیت آمیز قانون را با تاخیر مواجه مینماید.
۱۳- از آنجا که بزرگترین مصرف کننده خود دولت میباشد بی شک اجرای قانون مذکور دارای اثرات افزایشی در تامین اعتبارات هزینهای و عمرانی دولت خواهد گردید و بودجه عمومی دولت را از این حیث دستخوش تغییر قرار خواهد داد.
۱۴- در ابلاغ اجرای قانون به شرایط اقتصادی و اجتماعی موجود توجهی نشده است از جمله اینکه:
واحدهای تولیدی همگی در دوران رکود، عدم فروش ، تورم و مشکلات نقدینگی به سر میبرند. و اجرای قانون در شرایط کنونی در نقدینگی بنگاهها تاثیر منفی میگذارد و فروش دشوار را دشوارتر خواهد کرد.
بخش دوم : مشکلات صنایع در رابطه با دستگاههای مختلف
وزارت امور اقتصادی و دارایی
۸- وقتی قانون صراحتاً گزارش حسابرس را ملاک تشخیص قرار داده است، این گزارش باید از طرف ممیزین پذیرفته شود و اگر در گزارشها خللی وجود دارد این مؤدی نیست که باید مورد مؤاخذه قرار گیرد و حسابهای او پذیرفته نشود یا تغییراتی در مالیات قابل پرداخت او ایجاد شود، اگر ایرادی وجود دارد، این حسابرس است که باید جوابگوی آن باشد. برای پاسخگوئی او نیز لازم است سازمانهایی برای امر حسابرسی معرفی شوند که احاطه کامل به مسائل داشته و مورد احترام جامعه حسابرسان باشند.
۹- سازمان مالیاتی ارتباط لازم را با نهادهای صنعتی ندارد تا مصوبات و بخشنامههای خود را به موقع و در شرایط مناسب اطلاع رسانی کند. لازم است ارتباط این سازمان با تشکلهای مختلف به خصوص تشکلهای صنعتی برای اطلاع رسانی درست و به موقع برقرار گردد.
۱۰- عدم هماهنگی بین سازمانهای مختلف دولت یکی از مشکلات مؤدیان است. به عنوان نمونه در آنالیز بهاء قیمتهای پیشنهادی پیمانکاران ابنیه ۸ درصد سود برای کل کار پیشبینی میشود که در نهایت هم به علت تغییر قیمتها این سود محقق نمیگردد ولی تعیین ۱۲ درصد سود که اخیراً به ۱۴ درصد افزایش یافته، پیمانکار را دچار زیان میکند، ضمن آنکه نسبت به عودت ۵ درصدهای کسر گردیده نیز انواع اشکالتراشیها انجام میگیرد.
۱۱- سازمان مالیاتی سیستم تهیه فاکتور با فرم تعیین شده را مبنای کار خود قرار داده است و به این واقعیت توجه ندارد که برای مؤدیان به خصوص پیمانکاران که در نقاط دوردست و محروم مشغول کارند، امکان تهیه آن وجود ندارد و این مؤدی است که باید زیان دستورالعملها را تحمل کند.
۱۲- برخوردهای متفاوت ممیزان با واحدهای مشابه و مسائل همسان، نشان دهنده نبود رویههای یکسان برای ممیزان و قرار نگرفتن آنها در جریان بررسیهای نظام مالیاتی با موضوعات مختلف است.
۱۳- زیان حاصل از صادرات که برای یک فعالیت تولیدی ممکن است به دلایل متعدد اتفاق افتد باید از کل درآمدهای یک واحد جبران شود، ولی عملاً وزارت امور اقتصادی و دارائی به این واقعیت توجه ندارد.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
۸- پیمانکاران در رابطه با صدور ضمانت نامهها، خرید صورت وضعیتها و داشتن گشایش مالی لازم در اجرای پروژهها نیاز به تسهیلاتی دارند که اغلب از آنها دریغ میشود.
۹- در زمانی که برخی از بانکهای دولتی برای گشایش اعتبار و ایجاد خط اعتباری دچار مشکل هستند چرا بانک مرکزی، ارز در اختیار بانکهای خصوصی قرار نمیدهد تا آنها مشکلات تولیدکنندگان را با امکانات بیشتر حل کنند.
گمرک جمهوری اسلامی ایران
وزارت بازرگانی
۹- پیمانکاران و صادرکنندگان خدمات فنی و مهندسی دو رشته فعالیت مهم برای ساخت و ساز و گسترش نفوذ کشور در بازارهای جهانی و ارزآوری به حساب میآیند که انتظار دارند کمیتهای مشترک از عوامل ذی مدخل در حوزههای ذیل آنها را در انجام وظیفهای که به عهده گرفتهاند یاری دهد:
– تهیه و تأمین مصالح از خارج و تسهیل این ارتباط،
– اطلاع رسانی از تسهیلات موجود،
– رفع مشکل دریافت تسهیلات بانکی برای پروژههای پیمانکاری و سرمایهگذاری در خارج از کشور،
– مسئله تعهد صدور کالا وخدمات به میزان ۶۰ درصد از مبدأ،
– کمک به اجرای ابلاغیههای کمیته ماده ۱۹ (که برای همه دستگاهها و بنگاههای مالی و اعتباری لازمالاجرا است).
۱۰- وابستههای بازرگانی کشور ما که در تمامی سفارتخانههای کشورهای دیگر حضور دارند میتوانند کمک بزرگی برای معرفی کالاهای ایرانی و معرفی بازارهای مصرف یا تأمین مواد اولیه برای کشورمان باشند اگر این افراد را با شناخت بیشتر از امکانات کشور انتخاب کنیم و دائماً آنها را در ارتباط با مسائل تولید کشورمان قرار دهیم و فعالیتهای آنها را از طریق تشکلها به نحو مطلوب اطلاعرسانی کنیم قدم بزرگی برای اقتصاد ملی برداشته شده است.
۱۰- حساس نبودن کارفرما (مدیریت پروژه) نسبت به پیشرفت پروژهها به علت عدم پرداختها در موقع خود.
۱۱- طولانی بودن فرایند برگزاری مناقصهها تا حصول نتیجه.
۱۲-کم اعتنائی به واحد IT و خدمات مرتبط با آن که راهگشای ارائه خدمات مؤثر به همه سازمانها است.
۱۳- هزینههای بالای انشعاب و مبلغ آب بها که در آن ضابطهای جز مصرف میزان آب وجود ندارد.
۱۴- اگر وزارت نیرو مسئول شبکههای فاضلاب است، همکاری این وزارتخانه در شهرکهای صنعتی برای رفع گرفتاریهای ایجاد شده برای صنایع شبکههای فاضلاب ضروری است.
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
۱۰- عدم صدور مجوز آزمایشات و معاینات ادواری به شرکتهائی که امکانات و تجهیزات لازم را فراهم نمودهاند و الزام آنها به استفاده از خدمات خارج.
۱۱- هیچگونه قیمت ثابت و ضوابط معینی از سوی این وزارتخانه برای آزمایشات و معاینات ادواری تعیین نشده در نتیجه مناطق مختلف با قیمتهای متفاوت و گران به این کار مبادرت میکنند.
۱۲- پروانه ساخت براساس استانداردهای مواد غذائی صادر میگردد در حالی که این ضوابط به روز نیست و سالها از تجدید نظر آنها میگذرد. تغییرات و نوآوری در صنایع غذائی به سرعت انجام میگیرد و واحدهایی را که با امکانات تولیدی جدید میخواهند کالا تولید کنند، دچار مشکل اساسی کرده است.
۱۳- عدم استفاده از نظریات انجمنها در تصویب و اجرای قوانین و مقررات مرتبط با رشتههای صنعتی که با این وزارتخانه در ارتباطاند.
مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی
۱۰- شبکه اطلاعرسانی مناسبی برای استانداردهای تدوین شده، تغییر یافته و … وجود ندارد.
۱۱- موازی بودن برخی از فعالیتهای مؤسسه استاندارد با دیگر سازمانها و ایجاد دوگانگی در برخوردها (دولت یک نهاد یکپارچه است که همه سازمانهای آن باید با هماهنگی هم و به صورت یک کل دیده شود. سازمانهای دولتی جزایر مجزا از هم نیستند که فارغ از یکدیگر مقررات خاص خود را اعمال کنند)
۱۲- عدم اعتماد به آزمایشگاههای همکار
۱۳-کارشناسان مؤسسه لزوماً در همه مسائل مرتبط دارای تجربه و دانش کافی نیستند لازم است از نظرات کارشناسی تشکلها بهرهگیری کنند.
۱۴- تدوین استانداردها بدون همکاری با تشکلها و سایر ذینفعان سبب اظهارنظرهای شخصی کارشناسان مؤسسه در تدوین استانداردها میشود که بسیاری از مشکلات بعدی را رقم میزند.
۱۵- تغییرات سازمانی مؤسسه استاندارد که با تغییر مدیریتها صورت میگیرد همواره برای مؤسسات صنعتی مشکلساز بوده است.
۱۶- برای عضویت در WTO یکی از فعالترین مؤسسات باید مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی باشد تا با توجه به شرایط بومی و نیازهای بینالمللی، استاندارد کالاها را کامل کند. برخی از آنها دیگر کاربرد برای فعالیتهای امروز کشور ندارد.
۱۷- صلاحیت شرکتهای نمونهبردار و کارکرد آنها باید مورد توجه و نظارت بیشتری قرار گیرد.
وزارت راه و ترابری
۱۰- ضرورت تسهیل شرایط مربوط به پایانههای ترابری در جهت جابجائی مواد و محصول واحدهای تولیدی
۱۱- انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته میگوید:
ورود به مسائل و مشکلات مربوط به این وزارتخانه و سازمانهای تابعه آن از حوصله ذکر در پرسشنامه خارج است و میبایستی مسائل ما با تشکیل جلسات گفتگوی متقابل بررسی و حل و فصل گردد.
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
۱۰- شکایت مکرر مدیران از خرابی خطها مخصوصاً خطوط تلفن همراه و مشکلات پوشش این خطوط است، ضمن آنکه به اعتقاد عموم مدیران در جهانی که این هزینهها مرتباً کاهش مییابد، هزینه ارایه خدمات مخابراتی در این وزارتخانه بالا است و اصولاً در خصوص کاهش هزینه ارایه خدمات مذکور تعهدی وجود ندارد.
۱۱- اخذ فول تلکس و خدمات مربوط به سویفتهای بانکهای تجاری با اختلال و تأخیر انجام میگیرد.
وزارت امور خارجه
ورود، اقامت و اجازه کار کارشناسان خارجی با توجه به تقاضای شرکتها و مؤسسات ایرانی به سهولت انجام نمیگیرد، در حالیکه برای جلب مشارکت و سرمایهگذاری شرکتهای خارجی که نیاز کشور است، باید اینگونه رفت و آمدها به راحتی انجام گیرد، اجرای پروژههای مشترک چنین نیازی را به صورت فوری و در ظرف چند ساعت الزام آور میکند.
وزارت مسکن
استانداری
بسیاری از کالاهای تولیدی در یک استان که مورد نیاز سایر واحدهای تولیدی مستقر در آن استان است بدون آنکه در اختیار واحدهای مستقر در آن استان قرار گیرد به دیگر استان یا به خارج از کشور صادر میشود. در حالیکه بنا به برنامهریزیهای اولیه، واحدهای صنعتی که به آن استان رفتهاند برای بهرهگیری از محصولات تولیدی در همان استان بوده است تا هزینه کمتری بپردازند و دخالت استانداریها در این باره ضروری است.
سازمان محیط زیست
اجرای آئین نامههای IMO جهت پیشگیری از آلودگی محیط زیست متوقف مانده است.
شهرداری
سازمان مدیریت و برنامهریزی
سازمان بورس اوراق بهادار
سازمان بورس و اوراق بهادار با استفاده از قانون جدید در امور داخلی شرکتها دخالت میکند به عنوان نمونه افزایش سرمایه که نشان دهنده سلامت یک واحد تولیدی است موکول به اجازه بورس شده که برای انجام آن انواع مشکلات را ایجادمینماید بعلاوه انواع دخالتهای دیگر را به این عملکرد باید اضافه کرد.
دیگر مشکلات کارفرمایان با نهادهای دولتی به شرح زیر است:
[۱]– «هر یک از موضوعات این گزارش طی گزارشهای جداگانهای از سوی انجمن و کنفدراسیون صنعت تهیه و منتشر گردیده است». نکات اصلی و مهم این گزارش بشرح زیر یادآوری می شود.
[۲] – ماده ۹۱: درآمدهای حقوق به شرح زیر از پرداخت مالیات معاف است:
بند۵- حقوق بازنشستگی و وظیفه و مستمری و پایان خدمت و خسارت اخراج و بازخرید خدمت و وظیفه یا مستمری پرداختی به وراث.
[۳] – ماده ۷ – قرارداد کار عبارتست از قرارداد کتبی یا شفاهی که به موجب آن کارگر در قبال دریافت حق السعی کاری را برای مـدت موقت یا مدت غیر موقت برای کارفرما انجام میدهد.
تبصره ۱ – حداکثر مدت موقت برای کارهایی که طبیعت آنها جنبه غیر مستمر دارد توسط وزارت کارو امور اجتماعی تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.
تبصره ۲ – درکارهائی که طبیعت آنها جنبه مستمر دارد ، در صورتی که مدتی در قرارداد ذکر نشود ، قرارداد دائمی تلقی می شود.
[۴]– ماده ۲۴ – در صورت خاتمه قرارداد کار ، کار معین یا مدت موقت ، کارفرما مکلف است به کارگری که مطابق قرارداد ، یکسال یا بیشتر ، به کار اشتغال داشته است برای هر سال سابقه اعم از متوالی یا متناوب بر اساس آخرین حقوقی مبلغی معادل یکماه حقوق به عنوان مزایای پایان کار به وی پرداخت نماید.
[۵] – اصلاحیه ماده (۱۳۸) قانون مالیاتهای مستقیم (۲۷/۱۱/۱۳۸۰) : آن قسمت از سود ابرازی شرکتهای تعاونی و خصوصی که برای توسعه و بازسازی و نوسازی یا تکمیل واحدهای موجود صنعتی و معدنی خود یا ایجاد واحدهای جدید صنعتی یا معدنی در آن مصرف گردد از پنجاه درصد (۵۰%) مالیات متعلق موضوع ماده (۱۰۵) این قانون معاف خواهد بود مشروط بر اینکه قبلا” اجازه توسعه یا تکمیل یا ایجاد واحد صنعتی یا معدنی جدید در قالب طرح سرمایه گذاری معین از وزارتخانه ذیربط تحصیل شده باشد. در صورتی که هزینه اجرای طرح یا طرحهایی یاد شده در هر سال مازاد بر سود ابرازی همان سال باشد و یا از هزینه طرح سرمایه گذاری کمتر باشد شرکت می تواند از معافیت مذکور در محاسبه مالیات سود ابرازی سالهای بعد حداکثر به مدت سه سال و به میزان مازاد مذکور و یا باقیمانده هزینه اجرا یا تکمیل طرح بهره مند شود.