جمعه سیاه یا چهارشنبه سیاه، عباراتی که فعالان بازارهای مالی برای روزهایی که هر یک از این بازارها چه بازار سهام و چه بازار رمزارزها با فروش سنگین سرمایهگذاران و ریزش قابل توجه قیمتها مواجه میشوند برای تشبیه استفاده میکنند. در بازارهای مالی فرآیندهای پایداری همواره وجود دارند که به عنوان الگوهای تکرارشونده اتفاق میافتند و فعالان بازار که عمده آنها را سرمایهگذاران و معاملهگران خرد تشکیل دادهاند را متحیر میکنند، سرمایهگذارانی که به امید کسب سود و درآمدزایی قابل توجه در مدتی کوتاه سرمایه خود را به این بازارها هدایت میکنند اما در انتها طبق بررسی آماری موسسات مالی بزرگ اکثرا مالباخته و متضرر میشوند.
به راستی در رشد سرسامآور بازارهای مالی یا ریزشهای افسارگسیخته چه عواملی عامل پیروزی و رستگاری سرمایهگذاران خواهد شد؟ سوالی بسیار سخت که جواب دادن به این سوال نیازمند دانش و تجربه بسیاری است که متاسفانه سرمایهگذاران خرد و مبتدی از آن محروم بوده و برخلاف ذات سودآور این بازارها گرچه سراسر فضای مجازی مملو از محتوای آموزشی در این حوزه است همچنان اکثریت سرمایهگذاران را در بلندمدت با مکافات و ضرر مواجه میکند. این روزها به هر سایت خبری در حوزه اقتصاد و بازارهای مالی که مراجعه کنیم با حجم عظیمی از محتوی فنی و یا خبری در حوزه رمزارزها مواجه خواهیم شد و جریان عظیمی از اطلاعات برای مطالعه و بررسی در هر روز تولید میشود. بازاری که تازه ۱۰ سال از عمر آن میگذرد اما توجه خیل عظیمی از سرمایهگذاران، گرفته از سرمایهگذاران خرد تا سرمایهگذاران نهادی و موسسات مالی را به خود جلب کرده است. پس از پیادهسازی اولیه نظریههای اقتصاد شبکهای و سیستمهای نامتمرکز مالی توسط فرد یا گروهی ناشناس در سال ۲۰۰۹ همزمان با بحران مالی بینالمللی برای اولین بار و معرفی رمزارز بیتکوین در انجمنهای اینترنتی، صنعت فناوریهای مالی غیرمتمرکز رشد و پیشرفت چشمگیری در سالهای گذشته داشته و رهبران فناوری این حوزه چشمانداز آینده فناوریهای مالی را متحول کردهاند؛ واقعیتی که با وجود رفتارهای سفتهبازانه و تاثیر شدید آن بر افکار عمومی از رشد و سقوطهای قابل توجه قیمت داراییهای این حوزه باید به آن پرداخت و نباید از آن به عنوان واقعیتی کتمانناپذیر در مورد آینده صنعت مالی چشمپوشی کرد.
در هفته گذشته قیمت بیتکوین در ادامه ریزشهای پیاپی خود از سقف قیمت ۶۵ هزار دلار در روز چهارشنبه با فشار فروش جدید مواجه شد که قیمت این کلاس دارایی و به تبع آن باقی رمزارزها را با کاهش شدیدی مواجه کرد تا جایی که قیمت بیتکوین برای دقایقی به ۲۹۶۰۰ دلار رسید و گرچه تا ساعاتی بعد قیمت این رمزارز به محدوده ۳۸۰۰۰ دلار بازگشت اما باری دیگر بر ضعف بازار رمزارزها و ارزشگذاری آنها صحه گذاشت. بسیاری از متخصصان مالی به دنبال روشی مناسب میگردند تا بتوانند مدل ریاضی نسبی خوبی برای ارزشگذاری بیتکوین و دیگر اعضای کلاس دارایی رمزارزها ابداع کنند اما با توجه به اینکه ماهیت این داراییها همچنان نامشخص است هنوز موفق به این کار نشدهاند.
بسیاری معتقدند بیتکوین یک ارز است اما از آنجا که نوسانات آن بسیار زیاد است، نمیتوان هیچ کالا و خدماتی را برپایه آن قیمتگذاری کرد و در تجارت خرد و کلان ریسکهای مالی فراوانی به همراه دارد که مهار این ریسکها هزینه گزافی داشته و به همین دلایل نمیتوان از آن به عنوان یک ارز نام برد و از روشهای ارزشگذاری ارزها برای آن استفاده کرد. عدهای دیگر از جمله آقای جرمی پاول ریاست فدرالرزرو آمریکا بیتکوین را یک کالای گرانبها میدانند اما از آنجا که فناوری بیتکوین قابل تکثیر است و گرچه اعلام میشود که تنها ۲۱ میلیون عدد از این رمزارز وجود خواهد داشت میتوان شبکه موازی دیگری دقیقا با همین مشخصات ساخت. بنابراین بیتکوین یک کالای گرانبها و محدود نیز نخواهد بود و نمیتوان از روش ارزشگذاری کالاهای گرانبها برای آن استفاده کرد، به همین دلایل بسیاری از فعالان بازارهای مالی و اقتصاددانان از آقای نیکولاس طالب تا فریدمن برنده جایزه نوبل بیتکوین را بیهویت میدانند و حتی در بسیاری از صحبتهایشان این دارایی را به مانند یک طرح کلاهبرداری پانزی تشبیه کردهاند.
در ماههای گذشته چنین انتقاداتی به بیتکوین بسیار زیاد شده است، از ایلان ماسک آمریکایی که بیتکوین را ضد طرحهای حمایت از محیطزیست میداند گرفته تا دولت چین که میخواهد استخراجکنندگان بیتکوین را در این کشور که میزبان بیش از ۶۰ درصد ظرفیت استخراج شبکه بیتکوین است محدود کند، تمامی این اخبار و همزمانی همه آنها با یکدیگر موجب ریزش قابل توجه قیمت بیتکوین شده است و حتی طبق برآورد متخصصان گروه اقتصادی خاس احتمال ریزش بیتکوین تا سطح ۱۹۸۰۰ دلار را محتمل کرده است، اما نکتهای که فرای این موضوعات و هیجانات بازارهای مالی در این مقطع حساس تاریخی که آینده صنعت مالی در آن رقم خواهد خورد باید توجه کرد نوآوریهای فراوانی است که در ۱۰ سال گذشته توسط بازیگران بزرگ این اکوسیستم ابداع شده است. باید اذعان کرد که فضای اکوسیستم کریپتوکارنسیها فراتر از بیتکوین بوده و در واقع به واسطه فناوری بلاکچین دنیای مالی جدیدی به عنوان صنعت مالی غیرمتمرکز در حال ساخت و ایجاد است.
یکی از اتفاقات خوبی که در روزهای گذشته با وجود ریزش شدید قیمت رمزارزها افتاده است، بازدهی و بهرهوری بالای بازارهای غیرمتمرکز که از فناوری DEFI استفاده میکنند بوده است. گرچه در صرافیهای متمرکز مانند کوینبیس و باینانس هنگام سقوط قیمتها و Sell Off شدید قیمتها پلتفرمهای معاملاتی این صرافیها دقیقا مانند آنچه در بازارهای مالی بینالمللی و مراکز تبادل دارایی همچون NYSE هنگام بحرانهای مالی اتفاق میافتد با مشکلات عدیدهای از رشد سرسامآور کارمزد معاملات یا وقفه و محدودیتهای بسیار دیگری رنج میبردند، اما رخداد نوینی که در اوج ریزش بازار رمزارزها قابل توجه است و به عنوان یک پیروزی برای صنعت مالی غیرمتمرکز قلمداد میشود کارکرد صرافی غیرمتمرکز uniswap است.
برخلاف مراکز مبادلاتی متمرکز مطرح دنیا که از فناوری صورتحسابهای معاملاتی معروف به order bookها استفاده میکنند، مراکز مبادلات دارایی غیرمتمرکز از اتصال تعداد زیادی تامینکننده نقدینگی تشکیل شدهاند که توسط یک الگوریتم کامپیوتری بازارگردانی خودکار امکان معامله و دادوستد برای فعالان بازارهای مالی را تامین میکند.
چهارشنبه هفته گذشته که بازار رمزارزها با ریزش سنگین قیمتها مواجه شد، صرافیهای متمرکز با اختلال گسترده مواجه بودند، در حالی که ۳/۶ میلیارد معامله در صرافیuniswap که یک صرافی غیرمتمرکز است تنها در روز چهارشنبه اجرا شده، رقمی که به گفته متخصصان این حوزه نزدیک به دوبرابر میانگین معاملات سه ماه گذشته صرافی بزرگ coinbase بوده و این نشان از بهرهوری بسیار بیشتر فناوری مالی غیرمتمرکز است.
تهیه شده در گروه اقتصادی خاس