رسالت «جامعه علمی» در پیشبرد «اقتصاد مقاومتی» چیست؟
اغتنام فرصتها و مهار تهدیدها
دکتر فرشاد مؤمنی٭ – استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
4 ارديبهشت ماه 1395
امروز کشورمان شرایط خطیر و پیچیدهای را در زمینه اقتصادی تجربه میکند. در این میان «اقتصاد مقاومتی» پاسخ و راهحلی برای این شرایط پیچیده است. در چنین موقعیتی این سؤال جای تأمل دارد که «جامعه علمی» در چنین شرایط پیچیده اقتصادی چه وظیفه و رسالتی بر عهده دارد؟
«نهادگرایان» در واکاوی تجربه ده هزار ساله تاریخ مکتوب بشری به نکاتی دست یافتهاند که ارزش تأمل دارد؛ یکی از بحثهای بسیار مهم آنان این است که مسأله رقابت بین بنگاهها و کشورها، شکل تجسد یافته «رقابت بین اندیشهها» است. در واقع، این شرایط منعکسکننده آن بخش از «ذخیره دانایی» است که «هویت جمعی» بدان دست یافته و مبنا قول و فعل ما شده است. به این اعتبار میتوان گفت در این شرایط خاص اقتصادی «جامعه علمی» ما بیشترین مسئولیت را گرهگشایی از پیچیدگیهای اقتصادی بر عهده دارد.
«نهادگرایان» معتقدند که در طول تاریخ، بشر با دو روند متفاوت رو به رو بوده است و از عنوانهای «برگشتپذیری» و «برگشتناپذیری» برای تفکیک این روندها استفاده میکنند. منظور آنان از «روندهای برگشتناپذیر» روند انباشت ذخیره دانایی در جامعه بشری است. در طول تاریخ همواره «روند انباشت ذخیره دانایی بشر» در حال افزایش است، این در حالی است که عملکرد واحدهای اقتصادی- اجتماعی یک «روند برگشتپذیر» را در طول تاریخ به نمایش میگذارد. بنابراین، برای اینکه اوضاع و احوال جامعهای رو به بهبود بگذارد، مسأله وجود «ذخیره دانایی» امری ضروری است چراکه میتوان برای اداره بهتر امور از آن بهره گرفت.
واقعیت این است که در کوششهای علمی در بهترین حالت، تنها شرط «لازم» برای برون رفت از مسائل فراهم میشود و در زمینه انعکاس این کوششها در کیفیتها و سیاستهایی که دولتها اجرا میکنند، باید گامهای بلندتری برداشته شود. باید بررسی شود که بیاعتنایی به یافتههای علمی در فرآیند تصمیمگیری و تخصیص منابع از چه رو است؟ تأمل بر این پرسش در هر برهه میتواند افقگشا باشد و اینکه «جامعه علمی» ما در این زمینه مسئولیت جدی دارد، خود امری غیر قابل کتمان است.
جامعه علمی باید به گونهای عمل کند که به «انباشت دانایی هویتِ جمعی جامعه» ژرفای قابل توجهی ببخشد چراکه مفاهیم کلیدی برحسب درکی که «هویت جمعی» از آنها پیدا کردهاند، قابلیت عینیت بخشی مییابند.
اگر جامعه علمی بخواهد وظایف خود را صادقانه و کارشناسانه دنبال کند، باید «ژرفا بخشیدن به دانش هویت جمعی» را سرلوحه کار خود قرار دهد. از جمله مفاهیمی که نیاز است «هویت جمعی» نسبت به آن دانش ژرفی بیابد، مفهوم «اقتصاد مقاومتی» است. از این رو، از این زاویه تمرکزی روی این مفهوم خواهیم کرد.
مفهوم «اقتصاد مقاومتی»به لحاظ محتوا و مضمون برگرفته شده از یک مفهوم شناخته شده و استاندارد در «ادبیات توسعه» است. از ربع پایانی قرن بیستم ما وارد عصر شتاب تاریخ شدیم که این هم یک حیطه مطالعاتی بسیار حیاتی و سرنوشتساز است و باید راجع به آن بسیار بدانیم تا بتوانیم «اقتصاد مقاومتی» را درست درک کنیم.
مفهوم «اقتصاد مقاومتی» در ذات خود، «اغتنام فرصتها و مهار تهدیدها» است. اگر بخواهیم این معادله را دقیق متوجه شویم، باید خاستگاه تاریخی شکلگیری این مفهوم را زیر ذرهبین قرار دهیم.
به لحاظ تاریخی مفهوم «اقتصاد مقاومتی» ابتدا در سطح کشورهای صنعتی مطرح شد و مسأله اساسی آن هم «مواجهه خردورزانه با شوکهای برونزا» بود. استراتژیستهای کشورهای صنعتی متوجه شدند «شوکهای برونزایی» پدیدار شده است که بعضی از آنها بسیار خطیر و سرنوشتساز است؛ هم از بابت فرصتهای خارقالعادهای که فراهم میکنند و هم از بابت تهدیدهای نگرانکنندهای که در درون آنها وجود دارد. بنابراین، در برخورد با این شوکها، به یک سری تواناییهای جدید متوسل شدند. این توانایی جدید ضمن داشتن مشخصههای اختصاصی با کارنامه قبلیشان نیز همپوشانی بسیار داشت.
واقعیت این است که همه شوکهای برونزایی که بشر با آن رو به رو است، در ذات خود «عدم اطمینان» ایجاد میکنند و اینجا این سؤال مطرح میشود که این عدم اطمینانها را باید با کدام «ترتیبات نهادی» بسامان کرد؟
مفهوم «اقتصاد مقاومتی» آنگونه که در سطح کشورهای صنعتی مطرح شد، به لحاظ مضمونی تمرکز خود را بر شوکهای علمی و فنی، شوکهای محیط زیست و شوکهای مربوط به بازارهای مالی جهانی قرار داد. هر کدام از این شوکها، برونزا بوده و کنترل آن در دست کشور معینی نیست و هر یک در بردارنده «فرصتها» و «تهدیدهای» احتمالی است. «اقتصاد مقاومتی» با این قصد و هدف عمل میکند که ذهن ما را برای تغییرات احتمالی در زمینههای اقتصادی آماده کند تا بتوانیم حداکثر استفاده ممکن را از فرصتها فراهم کرده و حداکثر کنترل ممکن را از تهدیدها صورت دهیم.
بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت رکود که یکی از نمودهای بروز «شوکهای برونزا» است، فرصتی برای اقتصادهای دنیا است که شلاق بهرهوری را محکمتر بر پیکره اقتصادشان بزنند چراکه تقاضا کاهش پیدا میکند و در این شرایط، بهرهوری را باید آنچنان بالا برد و هزینهها را به حداقل رساند که در همین شرایط نیز بتوان مشتری پیدا کرد. بنابراین، اگر در سیکلهای اقتصادهای صنعتی دنیا «رکود» وجود نمیداشت، امکان دستیابی به «رونق» هم هیچگاه ممکن نمیشد.
در واقع «رکود» فرصت اختصاصی برای افرادی است که در دوران رونق «پولهای قیمتگذار» کافی پسانداز کرده باشند، آنها میتوانند با مقادیر معینی از «پولهای قیمتگذار» چند برابر ارزش اسمی آن پولها خرید کنند.
واقعیت این است که هر سه چهار سال یکبار، یک بحران مالی در گوشهای از دنیا رخ میدهد. پیام این اتفاق این است که اگر بتوانیم هنگام بروز «شوکهای برونزا»، از فرصتها استفاده کنیم، میتوانیم در مسیر «اقتصاد مقاومتی» یک گام برداریم؛ به تعبیری، این بزنگاهها هم از زاویه فرصتها و هم از زاویه مهار تهدیدها امکاناتی را برای ما فراهم میکند.
نکتهای که باید بدان توجه داشت این است که همه آن شوکهایی که مورد توجه کشورهای صنعتی است، در مورد کشور ما هم موضوعیت دارد، بنابراین مسأله اساسی این است که بدانیم از طریق «اقتصاد مقاومتی» میتوانیم با «شوکهای برونزا» مواجه شویم. بنابراین اگر کسانی انتظاراتی فراتر بر مفهوم «اقتصاد مقاومتی» بار میکنند، به آسیبهای احتمالی این شیوه دامن میزنند.
ماجرای اقتصاد مقاومتی، ماجرای کسب قابلیتهای مشخص برای «مواجهه خردورزانه با شوکهای برونزا» است؛ به گونهای که برای ما چنان قدرت انعطافی ایجاد کند که بتوانیم واکنشهای بموقع و مناسب در برابر «تغییرات اقتصادی» داشته باشیم. پس «همهچیزخواهی» از «اقتصاد مقاومتی» در واقع بسترسازی شکست آن است. از مسئولیتهای جامعه علمی ما این است که «معنا و مفهوم و ظرفیتهای اقتصاد مقاومتی» را بخوبی و بسیار شفاف برای عموم جامعه تبیین کنند.
مسأله بسیار مهم دیگر این است که به اعتبار تجربه تاریخی ایران، وجه «اغتنام فرصتها» برای ما اهمیت بیشتری از «مهار تهدیدها» دارد؛ بدین معنا که براساس تجربه تاریخی، ما مشکلی با مهار تهدیدها نداشتهایم و مسأله ما در طول تاریخ همواره «استفاده خردورزانه از فرصتها» بوده است و این وظیفه جامعه علمی ما است که این «فرصتها» را شناسایی و معرفی کند.
٭ مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر فرشاد مؤمنی، در نشست تخصصی «اقتصاد مقاومتی» است که 30 فروردین ماه در محل پژوهشکده اقتصاد و مدیریت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایراد شد.