شرايط سخت
.
يونس مظلومي – مديرعامل بيمه رازي
تاريخ چاپ : 25/1/1395
.
به عنوان يک شهروند ايراني و همچنين مدير يکي از بنگاههاي بزرگ اقتصادي از اينکه برنامه دولت يازدهم به نتيجه رسيد و گفتوگوها با گروه کشورهاي 1+5 به مصالحه ختم شد خرسندم و اميدوارم روزهاي سخت تحريم برنگردد. اگر اين شرايط ادامه پيدا کند بدون ترديد اقتصاد ايران در مسير پيشرفت قرار ميگيرد و به اهداف راهبردي تعريف شده در اسناد بالادستي بهويژه سند برنامه 20 ساله که در اجراي آن عقب هستيم خواهيم رسيد. در همين سالهايي که خريد نفت ايران تحريم شده و درآمد نفت سقوط کرد ميشد و بايد راهبردهاي تازهاي براي پيدا کردن منابع درآمدي از فعاليتهاي ديگر جستوجو مي کرديم و امروز نيز دير نيست و ميتوان اين کار را انجام داد.ايران توانايي رشد و توسعه در سطوح بالارا دارد. بهطور مثال گردشگري، معدن و ساير بخشهاي اقتصاد و خدمات ايران نيز در صورت گسترش، جايگزينهاي مناسبي براي کسب درآمد نفت به حساب ميآيند. صنعت بيمه از بخشهاي فراموش شده به نظر ميرسد، در حالي که شايد اين بخش بتواند به کمک بازار سرمايه بيايد. شرکتهاي پرشماري از اروپا و ژاپن خواستار سرمايهگذاري و همکاري مشترک با ايران در صنعت و اقتصاد بيمه هستند. واقعيت اين است که شرکتهاي خارجي حتي شرکتهاي بزرگ بيمه ميخواهند تجارت کنند و ما بايد هوشيار باشيم که تجارت يکسويه نباشد که ايران فقط کالاخريداري کند. بايد بتوانيم از دانش، تجربه و محصولات جديد بيمهاي استفاده و راهي را باز کنيم که به همکاري مشترک براي توسعه صادرات بيمه منجر شود.بدون ترديد صنعت بيمه ميتواند يک منبع مهم درآمد ارزي براي ايران باشد. در حال حاضر شرکتهاي بيمه مستقر در سنگاپور درآمدشان بيشتر از درآمد حاصل از صادرات نفت ايران است. فعاليتهاي بيمهاي در ايران متاسفانه با برخي بيمهريها و دخالتها و تصديگريهايي که در جاهايي سر به انحصار ميزنند مواجه است و به اين دليل بازدهي آنها نسبت به ساير فعاليتها کمتر است و به همين دليل برخلاف بخشهاي ديگر قيمت سهام آنها در بازار رشد چندان بالايي را تجربه نکرد.
شرکتهاي بيمه به خوبي، فعاليت ميکنند اما متاسفانه 10درصد از درآمد شرکتهاي بيمه که بيشتر از حق بيمه شخص ثالث به دست ميآيد به وزارت بهداشت، 5 درصد صندوق خسارتهاي بدني، حدود 5 درصد به نيروي انتظامي و 9 درصد به ماليات بر ارزش افزوده تخصيص داده ميشود. اين در حالي است که شرکتهاي بيمه مثل بانکها هستند و نبايد از درآمد آنها ماليات بر ارزش افزوده گرفته شود. واقعيت اين است که نبايد خيلي خرسند باشيم، چون سياستگذاري در اين فعاليت در سال 1394 گامهايي به عقب برداشته است. از طرف ديگر و در حالي که مبلغ پرداخت ديه افزايش يافته است، اما ضريب افزايش حق بيمه شخص ثالث رشدي همپاي رشد مبلغ ديه نداشته است. شرکتهاي بيمه در حال حاضر همانند افرادي هستند که سوءتغذيه دارند و به جاي اينکه چربي بسوزانند و غذاي تازه، سالم و جديد بخورند از جيب ميخورند و سرمايهشان روندي کاهنده دارد.اين وضع تا چه زماني ميتواند جواب دهد را نميدانم، اما صنعت بيمه شرايط دشواري را تجربه ميکند.شرکتهاي بيمه در وضعي قرار دارند که با سيلي صورت خود را سرخ نگه داشتهاند. البته تفاوتهايي نيز وجود دارد و برخي شرکتها نسبت به برخي ديگر کارآمدتر بودهاند و در وضعيت بهتري قرار دارند.اگر وضع همين باشد که در سال 1394 شاهد بوديم، بايد بگويم که شايد نفسهاي آخري باشد که شرکتهاي بيمه ميکشند، به ويژه اگر سياستگذاريها به سمت رونق بيشتر نباشد. سياستگذاري بايد به اين سمت حرکت کند که دريافتيها از شرکتهاي بيمه را کاهش دهند. بيمه مرکزي بايد به نيابت از دولت از اين فعاليت حمايت کند تا بتوانيم در صادرات خدمات بيمه رشد واقعي داشته باشيم. بايد مجوزهاي لازم براي فعاليتهاي خارج از کشور داده شود.