حوزه انرژی یکی از مهمترین محورهای توسعه اقتصادی جوامع بوده و نقش ویژهای در رشد اقتصادی، رفاه اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و امنیت کشورها دارد. اتخاذ تصمیم در جهت سیاست قیمتگذاری نفت، تولید و انتقال انرژی و بهویژه سرمایهگذاری در این بخش، از چالشهای اساسی و مهم پیش روی کشورها به شمار میرود. با این رویکرد و با توجه به اینکه مقوله انرژی برای کشورهای پیشرفته، نقش موتور محرکه اقتصاد و تولید ملی را داشته و تضمینکننده منافع و امنیت ملی آنهاست، برای ایران نیز چگونگی ساماندهی سیاستهای بخش انرژی، نقش کلیدی در فرآیند تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشته است. ازاینرو، ضرورت تدقیق در برنامهریزیهای هدفمند در دورههای میانمدت و بلندمدت در حوزه نفت و گاز و پس از آن در حوزه سایر انرژیها ازجمله انرژیهای تجدیدپذیر، بیشازپیش نمایان است. به این منظور، در این یادداشت به بررسی عملکرد کنونی و چشمانداز بازار انرژی در ایران و جهان و به بیان نقاط ضعف و فرصتهای پیش روی بخش انرژی در ایران پرداخته خواهد شد.
ایران دارای ذخایر عمدهای از منابع انرژی بهویژه نفت و گاز بوده و در این زمینه یکی از غنیترین کشورها محسوب میشود. از همین رو ارزیابی وضعیت بازار جهانی انرژی، عوامل تأثیرگذار و همچنین مطالعه چشماندازهای آتی بهمنظور سیاستگذاریهای مناسبتر، حائز اهمیت است. طی سالهای اخیر و با توجه به عوامل زیستمحیطی و مبحث کارایی انرژی، جایگزینی انرژیهای اولیه نفت و گاز بسیار جدی دنبال شده و تقاضای انرژی در کشورهای توسعهیافته به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر سوق پیدا کرده است، اما همانگونه که یادآوری شد همچنان نیاز انرژی نفت و گاز نقش اصلی در بخش انرژی را در سال آینده و نیز سالهای آتی ایفا میکند و توجه به نقش حیاتی این بازیگر در عرصه اقتصاد و سیاست، آگاهی از تحولات متغیرهای مهم و اثرگذار آن برای کمک به پیشبرد اهداف استراتژیک جوامع، ضروری است. اما قبل از ورود به بحث وضعیت انرژی ایران، لازم است چشمانداز انرژی در جهان را موردمطالعه قرار داده و سپس موقعیت خودمان را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم.
در این رابطه تحولات بازارهای جهانی انرژی با رشد جمعیت جهانی و تولید ناخالص داخلی کشورها ارتباط مستقیم دارد. با توجه به اهمیت جمعیت در شکلگیری آینده بازار انرژی، برآوردها حاکی از آن است که جمعیت جهانی تا سال 2040 به 9.2 میلیارد نفر افزایش خواهد یافت که در این میان جمعیت افراد مسن در جهان نیز رو به فزونی بوده و جمعیت افراد در سن کار با کاهش 3درصد درصدی نسبت به سال 2016 به 63درصد در سال 2040 خواهد رسید. همچنین رشد اقتصاد جهانی تا سال 2040 بهطور میانگین سالانه 3.4درصد درصد افزایش خواهد داشت. از سوی دیگر، نظر به اینکه بازارهای جهانی متأثر از عوامل متعددی همچون عرضه و تقاضای انرژی است، بررسی نهادهای بینالمللی بیان میدارند که کل تقاضای انرژی اولیه از 365 میلیون بشکه در روز در سال 2015 با افزایش 91 میلیون بشکه در روز و با نرخ رشد سالانه 1.2درصد درصدی به 365 میلیون بشکه نفت در روز در سال 2040 خواهد رسید.
این مسئله مؤید نیاز به تأمین انرژی در کشورها بوده و حاکی از ایجاد فضای رقابتی شدید در عرضه و تقاضای جهانی است. در این بین تقریباً 95درصد از این افزایش، مربوط به کشورهای درحالتوسعه ازجمله چین و هند است. ذکر این نکته ضروری است که در میان انواع سوختها، تقاضای انرژیهای تجدیدپذیر از سال 2020 تا انتهای دوره مورد بررسی، بهشدت افزایش خواهد یافت که این امر به دلیل سیاستهای حمایتی دولتها و نیز بهبود تکنولوژی و درنتیجه کاهش هزینههای سرمایهگذاری در این حوزه است. اما نفت بهعنوان مهمترین منبع سوخت فسیلی در جهان، همچنان بیشترین سهم را در ترکیب انرژی جهانی خواهد داشت
. لازم به توضیح است که براساس برآوردهای انجامشده، عرضه جهانی نفت تا سال 2040 به 111.9 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت و تقاضا برای نفت خام اوپک در میانمدت کاهشیافته ولی در بلندمدت عملکرد آن بهبود مییابد. همچنین بررسیها بیانگر آن است که صادرات جهانی نفت پس از سال 2025 بهتدریج به میزان کمتر از 43 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد داشت که به دلیل تقاضای آسیا، اقیانوسیه و افزایش صادرات از خاورمیانه است. البته منطقه روسیه و نیز دریای خزر در افزایش صادرات نفت جهانی کمک خواهند کرد. ضمناً ازجمله مهمترین بخشها در آینده حوزه انرژی، سرمایهگذاری در صنعت نفت است که پیشبینی میشود سرمایهگذاریهای جهانی بالادستی نفت مورد نیاز در طول دوره زمانی 2020-2040 در حدود 8.3 تریلیون دلار افزایش یابد که بیشترین سرمایهگذاریها از سوی کشورهای غیر عضو اوپک خواهد بود.
همچنین یکی دیگر از مهمترین اجزای بازار نفت، قیمت نفت است که نوسانات آن در بازار میتواند اثرات پیش برنده یا مخربی در اقتصاد کشورها در پی داشته باشد. ضمناً از منظر تقاضا، عواملی رشد اقتصادی جهانی، نرخ برابری پول ملی، درجه توسعهیافتگی اقتصاد، انرژیهای جایگزین از منظر عواملی همچون ظرفیت تولید نفت خام، گستردگی اکتشافات، تمرکز ذخایر نفتی و هزینه تولید بر قیمت جهانی نفت اثرگذار هستند. اما برآوردهای انجامشده برای قیمت نفت در سالهای آتی همواره با عدم اطمینان مواجه بوده و به دلیل تأثیر عوامل مختلف اقتصادی و سیاسی بر این متغیر مهم بازار انرژی، پیشبینی آن در بلندمدت بسیار دشوار است.
همانگونه که در مباحث قبلی بدان اشارهشده است، ایران چهارمین کشور بزرگ دنیا به لحاظ دسترسی به ذخایر اثباتشده نفت و دومین کشور بزرگ دنیا از لحاظ دارا بودن ذخایر اثباتشده گاز طبیعی است. همچنین با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی آن در منطقه و ظرفیتهای صادرات نفت، گاز و فرآوردههای پالایشگاهی از فرصتهای جغرافیایی و استراتژیک مناسب برخوردار است از همین رو انتظار میرود گسترش استفاده از تکنیکهای بهبود و ارتقاءیافته و بازیافت نفت و در صورت رفع موانع بینالمللی بتواند به نحو قابلتوجهی تولید انواع انرژی را افزایش دهد.
براساس گزارشهای اشارهشده، برآورد تولید نفت ایران از سال 2025 تا سال 2027 با میانگین رشد 1.1درصد درصدی در سال به 4.7 میلیون بشکه در روز افزایش یابد، البته از عوامل کلیدی در این امر باید به چگونگی رفع تحریمها، روند تغییرات در قیمت نفت و اصلاح قراردادهای نفتی اشاره کرد. در این سناریو، خالص صادرات نفت خام و سایر فرآوردههای مایع ایران نیز تا سال 2027 در حدود 2.9 میلیون بشکه در روز پیشبینیشده است. با توجه به اهمیت گاز در بخش انرژی ایران، تولید گاز طبیعی نیز با رشد متوسط سالانه 2درصد درصدی تا سال 2027 به 248 میلیارد مترمکعب افزایش خواهد یافت.
در این میان، ظرفیت صادرات گاز طبیعی نیز حدود 18 میلیارد مترمکعب تا سال 2027 پیشبینیشده است. اما آنچه بسیار حائز اهمیت خواهد بود استراتژیهای آینده صادرات نفت خام و حضور مؤثر ایران در بازارهای جهانی نفت خام خواهد بود که با توجه به پیشبینی افزایش قابلتوجه تولید سایر رقبا در بازار نفت خام در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، حفظ سهم موجود ایران از این بازار از اهمیت استراتژیک برخوردار است. در مقابل به دلیل افزایش تقاضای این منطقه به گاز طبیعی و استراتژی اتحادیه اروپا برای استفاده بیشتر از سوختهای پاک، استراتژی ایران در حوزه اروپا باید بر دستیابی به سهم هرچه بیشتر از بازار گاز و حفظ سهم کنونی از بازار نفت متمرکز شود. اما در حوزه آسیا با توجه به افزایش فزاینده تقاضای نفت خام، استراتژی ایران بهعنوان چهارمین تولیدکننده نفت خام جهان، باید دستیابی به سهم حداکثری در بازارهای نوظهور شرق و جنوب شرق آسیا باشد و هرگونه افزایش نفت در دسترس برای صادرات ناشی از افزایش تولید به سمت این بازارها هدفگیری شود.
این در شرایطی است که در حال حاضر ما در رتبه چهارم مصرف گاز جهان قرار داشته و با توجه به اینکه متوسط تولید ناخالص داخلی جهان 2.2 برابر ایران است، به این نتیجه میرسیم که شدت مصرف انرژی ایران 4.4 برابر جهان است. یعنی چنانچه دیگر کشورها برای تولید کالا و یا ارائه خدمتی 10 واحد انرژی مصرف کنند، ما برای تولید همان کالا و یا ارائه همان خدمت 44 واحد انرژی مصرف میکنیم. با این وضع ایران با پرداخت 127 میلیارد دلار یارانه انرژی در سال و پس از روسیه و جلوتر از چین و عربستان سعودی رتبه دوم را به خود اختصاص داده است.
در کلام پایانی اینکه ایران دارای ذخایر ویژه و عمدهای از منابع بهویژه نفت و گاز است و ازجمله نقاط قوت بخش انرژی ایران میتوان به مواردی چون دسترسی ایران به ذخایر عظیم اثباتشده نفت و گاز، موقعیت جغرافیایی استراتژیک بسیار مناسب ایران، و وجود تنوع در فرآوردههای نفتی، اشاره کرد. همچنین مواردی چون وجود اثرات تحریمهای بینالمللی بر صادرات و سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز، عدم توجه به تولید صیانتی از مخازن نفتی و نبود چشمانداز مناسب جهت برنامهریزی در این حوزه از نقاط ضعف قابلذکر است. فرصتهای پیش روی ایران در این صنعت نیز عبارتاند از: پتانسیل قابلتوجه در تولید نفت و گاز، موقعیت ژئوپلیتیک ایران در منطقه خلیجفارس و افزایش ارزشافزوده صادرات با بهبود کیفیت و بهرهوری پالایش هستند. همچنین تهدیدهای اشارهشده نیز شامل اعمال مجدد تحریمها و فشارهای بینالمللی، عدم حضور گسترده سرمایهگذاران خارجی در بخش نفت و گاز به دلیل فشارهای سیاسی بینالمللی و عدم دسترسی به برخی فناوریهای برتر بخش نفت و گاز هستند.
منبع: آیندهنگر
لینک کوتاه: https://news.tccim.ir/?79021