انتخابات اتاق بازرگانی تهران در ماراتنی نفس‌گیر به سرانجام رسید انتخاباتی که مسیری پر پیچ و خم پیمود  و در نهایت به پیروزی قاطع جریان حاکم بر اتاق ختم شد و هر ۴۰ کرسی ساختمان وزرا برای دومین بار به ائتلاف برای فردا رسید. دستاورد این انتخابات که با تشکیل جبهه واحد اپوزیسیون تحت عنوان اتاق شفاف، دو گانه‌ای مشابه انتخابات سراسری کشوری ساخته شد، حضور بیش از انتظار شرکت کنندگان و پرشور شدن انتخابات بود. اما بار دیگر اتاق در اختیار جریان حاکم قرار گرفت و اتحاد اپوزیسیون نیز کارگر نیافتاد. روز گذشته فعالان اقتصادی در سراسر کشور پای صندوق‌های رای رفتند تا برای چهارسال نمایندگان خود را راهی پارلمان اقتصاد کنند، اما مطابق هر دوره، هیاهوی انتخابات در پایتخت بیشتر است و رقابت‌های انتخاباتی تنگاتنگ‌تر. آنچه می‌خوانید روایتی از روز همه‌پرسی بخش‌خصوصی در تهران است.

اتاق قوی

ساعت ۸:۳۰ است و اتاق بازرگانی ایران میزبان وزیر صمت است تا آغاز رای‌گیری برای اتاق ۱۴۰۱ را اعلام کند. سید‌رضا فاطمی‌امین در این برنامه، ایجاد اتاق‌های قوی را به نفع کشور می‌داند. او که رئیس شورای‌عالی نظارت بر انتخابات دهمین دوره اتاق‌های سراسر کشور نیز هست، سازمان‌ها را بزرگ‌ترین ثروت یک کشور عنوان می‌کند که کارهای اصلی را انجام می‌دهند. بر اساس اظهارات او حاکمیت تنها قاعده‌‌‌‌گذار، مسوول ایجاد زیرساخت‌ها و در نهایت نظارت است، پس ایجاد اتاقی قو‌‌‌‌ی به نفع کشور است. او شکل‌گرفتن همدلی و تعامل سازنده بین اتاق و وزارتخانه را طی یک سال‌اخیر، امیدوارکننده توصیف می‌کند که باید تداوم داشته باشد.

از طالقانی تا نمایشگاه

اما از ساختمان طالقانی به نمایشگاه بین‌المللی می‌رویم. ساعت ۹:۰۰ روز بیستم اسفند است. در نمایشگاه بین‌المللی تهران سالن A۳۸، پشت یکی از پارکینگ‌های نمایشگاه و البته با فاصله نه‌چندان دور از ساختمان سازمان توسعه‌تجارت قرار است انتخابات اتاق بازرگانی تهران برگزار شود. پیاده‌روی در محوطه بزرگ و پیچ در پیچ نمایشگاه، گاهی برخی را به بیراهه می‌کشاند و مجبور می‌کند پیاده‌روی بیشتری کنند. نقل است که می‌گویند مرحوم عسگراولادی می‌گفته؛ بس که اینجا بی‌نظم و تو در تو است، اگر دست من بود می‌خریدمش. به هر حال اگر حتی آدرس سالن را بلد نباشید، می‌توانید از جمعیتی که از دور مشخص است، متوجه شوید که مقصد فعالان اقتصادی، امروز آنجاست. البته اگر راه را درست بروید و سر از جای دیگر در‌نیاورید.

پارکینگ تبلیغاتی

مسیر به گونه‌ای طراحی شده که ناگزیر باید از یکی از پارکینگ‌ها عبور کنیم تا به این جمعیت برسیم، اما ظاهرا خبرهای مهم هم از پارکینگ می‌گذرد. چند دختر جوان که انگار عضو اتاق نیستند، با فاصله از هم ایستاده‌اند و یک جمله را از همه‌شان می‌شنویم: «سلام اومدید رای بدید؟‌» کنجکاوی خبرنگاری اجازه نمی‌دهد پاسخ منفی بدهیم و با پاسخ مثبت، لیستی از یک ائتلاف را به ما می‌دهند. دختر جوان دیگری که آن طرف‌تر ایستاده؛ لیست ندارد ولی کارتی را که عکس یکی از کاندیداها روی آن است به ما می‌دهد و اصرار دارد هنگام رای‌دادن آن آقا را فراموش نکنیم.

رفقا و رقبا

کمی جلوتر میان جمعیت، چهره‌ها آشناتر می‌شود. جمع‌شان جمع است؛ رفقا و رقبا کلونی‌های کوچک تشکیل داده‌اند. در این تجمع چهره‌هایی نظیر مسعود خوانساری و ناصر ریاحی که دیگر کاندیدای این دوره نیستند نیز دیده می‌شوند. حتی رقبا هم به خوانساری سلام می‌دهند که نشان‌دهند فارغ از رقابت‌های انتخاباتی، آنها با هم رفیق هستند. امیرحسین کاوه، حمید حسینی و محمدرضا بهزادیان به‌همراه مجید‌رضا حریری هم درمیان جمعیت مشغول به صحبتند؛ گاهی با رفقا و گاهی با رقبا. آفتاب بین ساعت ۱۰ تا ۱۱ قبل‌ازظهر، بیستم اسفند را به یک روز بهاری تبدیل کرده. دمای هوا هرچه هست در این محوطه به‌نظر ۲۴ درجه می‌رسد. سایبان‌های نمایشگاه بین‌المللی تهران، سایه درختانی‌‌‌‌ است که قاعدتا این حجم از جمعیت را نمی‌توانند در خود جای دهند، به‌همین‌دلیل بیشتر افراد ایستاده‌اند زیر نور مستقیم آفتاب و البته بعضی‌ها هم عینک آفتابی‌شان را فراموش نکرده‌اند.

رصد کاغذ به‌دستان

در این میان مثل هر دوره، چند نفری کاغذ به‌دست ایستاده‌اند گوشه و کنار و اسامی کسانی که آمده‌اند رای بدهند را می‌نویسند. آنها معمولا نمایندگان شخص یا ائتلاف هستند. برخی هم لیستی را از قبل آماده کرده‌اند و جلوی اسم کسانی که رای داده‌اند تیک می‌زنند.

تنور داغ انتخابات از بیرون

در حین ورود و خروج از آن تجمع، از کنار هرکسی رد می‌شویم صحبت از انتخابات است و ائتلاف‌ها و اسامی آشنا. شاید حتی نوعی تبلیغات لسانی. لابه لای درختان یک گاز پیک‌نیک هم روشن است و یک جوان مشغول قهوه درست‌کردن و تعارف به خودی‌هاست. نکته جالب آنکه حتی کسانی که با توجه به آیین‌نامه جدید نتوانسته‌اند به‌عنوان رای‌دهنده در انتخابات شرکت کنند هم در این جمع حضور دارند. شاید آمده‌اند تا تنور انتخابات را از بیرون داغ کنند.

سالن خلوت است

راه‌های ورودی به سالن اخذ رای هم خود ماجرایی عجیب است. از یک در وارد شدیم و بار بعد وقتی خواستیم از همان در وارد شویم، اجازه ندادند. این سردرگمی برای رای‌دهندگان هم وجود دارد. به هر حال شلوغی بیرون از سالن اخذ رای هیچ ارتباطی با داخل سالن ندارد. سالن در ساعات اولیه چندان شلوغ نیست. بعضی می‌گویند صندوق‌ها به نسبت رای‌دهندگان زیاد است. رای‌گیری با ۱۵۰ صندوق مکانیزه برگزار می‌شود. چند راهرو و در هر راهرو کریدورهای کوچک به اندازه یک نفر و صندوق مکانیزه اخذ رای، ترکیبی است که در سالن شماره ۳۸ نمایشگاه بین‌المللی تهران دیده می‌شود. بعضی‌ها می‌گویند انتخاب اینجا با توجه به ترافیک تهران اصلا مناسب نبود. معمولا افراد حاضر نیستند کار و زندگی‌شان را تعطیل کنند و دو ساعت در ترافیک بمانند تا بیایند رای بدهند. حتی احتمال می‌دهند هرچه به سمت بعداز ظهر پیش بروند رای‌دهندگان کمتر می‌آیند. به هر حال زمان انتخابات تمدید شده‌است.

بیایید رای بدهید

البته برخی چهره‌های شاخص، رای خود را همان ابتدای کار داده‌اند و بیرون از سالن مشغول خوش‌وبش هستند. برخی هم بعد از رای‌دادن ایستاده‌اند تا اگر برای رای‌دهندگان همسو با جریان آنها مشکلی پیش‌آمد، راهنمایی‌شان کنند. در این میان هر از گاهی با برخی از کاندیداها برمی‌خوریم که با دوستان خود تماس می‌گیرند و از آنها می‌خواهند که زودتر بیایند و دوستانشان را هم برای رای‌دهی بیاورند. این تب و تاب انتخاباتی هرچهار سال‌تکرار می‌شود.

بالای یک‌‌میلیارد

باید حدود ۷۰ سال‌داشته باشد، جدا از جمعیت گوشه‌‌‌‌‌‌‌‌ای با مردی جوان‌‌‌‌تر حرف می‌زند‌‌‌‌. اگر بنا به قضاوت از روی ظاهر باشد از طبقه تجار سنتی بازار است: کت و شلوار خاکستری راه‌‌‌‌راه، با کلاهی بر سر. اسم روزنامه را می‌‌‌‌شنود، می‌گوید: درست آمدی، اقتصاد همین‌جا است، همه بالای یک‌میلیارد هستند، جواب می‌‌‌‌شنود بالای ۱۵‌میلیارد حاج‌آقا. می‌‌‌‌خندد. کارخانه کارتن‌سازی دارد.

ببخشید هاوانا نداشتم

چهره‌‌‌‌های شاخص که وارد می‌شوند معلوم می‌شود که شاخص هستند حتی اگر کسی نداند. وارد که می‌شوند جمعیت موجی آرام برمی‌‌‌‌دارد، بعضی برای سلام و علیک می‌روند، نگاه‌ها برمی‌گردد و وقتی یکی دو نگاه برگردد باقی هم ناخودآگاه دنبال نگاه را می‌گیرند و سرها می‌‌‌‌چرخد و موج نرم ساخته می‌شود. در محیط غیررسمی و جماعتی که دور گود رای‌‌‌‌گیری جمع شده‌اند هم رفتارها با فضای مصاحبه‌‌‌‌های رسمی چندان تفاوتی ندارد. با یکی از چهره‌‌‌‌های شاخص که حرف می‌‌‌‌زنی می‌گوید این انتخابات آرام‌‌‌‌تر از بقیه دوره‌‌‌‌ها بود و بحث را به مشروطیت و نقش اتاق بازرگانی در آن می‌‌‌‌‌‌‌‌کشاند. دیگری که شاید شوخ‌‌‌‌طبعی او همه‌‌‌‌پسند نباشد، قول می‌دهد خیلی زود اخبار داغی به خبرنگاران بدهد؛ کسی از او سیگار می‌‌‌‌خواهد، تعارف می‌کند، می‌‌‌‌شنود نه این سیگار را نمی‌‌‌‌کشم، جواب می‌دهد: شرمنده هاوانا نداشتم‌‌‌‌ و دستش را برای دوستی بلند می‌کند و می‌‌‌‌پرسد: «چطوری رئیس؟ الان میام»‌‌‌‌ و می‌رود.

صندلی و عصا

مردی با کت و شلوار فلانل و سبیل دودداده و عینک فوتوکرومیک روی صندلی چوبی خوش‌قواره‌‌‌‌ای کنار جمعیت نشسته است. وقتی به صندلی اشاره می‌شود، می‌گوید: مال دوستان است، داستانی ندارد. کسی می‌گوید سنت مرحوم عسگراولادی بود که روی صندلی می‌‌‌‌نشست؛ می‌‌‌‌خندد می‌گوید نه بابا، همین‌طوری نشستم. دو دقیقه بعد از روی صندلی بلندشده و به عصایش تکیه می‌زند. به‌راستی جای تاجر بزرگی چون مرحوم اسدالله عسگراولادی در این دوره خالی است.

محافظه‌‌‌‌کار

مرد میانسالی است با ظاهری که هیچ نشانه‌‌‌‌ای از طبقه یا حرفه در خودش ندارد؛ می‌تواند معلم، کاسب، تولیدکننده، یا هر شغلی از طبقه فرهنگی-اقتصادی‌‌‌‌ متوسط به بالا داشته باشد. می‌گوید: بیزینسم فولاد است، آخر زنجیره فولاد، پروداکت دارم. می‌گوید هر روز صبح «دنیای‌اقتصاد» را آنلاین می‌خواند اما همیشه برایش سوال است که چرا سایت گزینه «می‌‌‌‌پسندم» دارد ولی بخش «نظر مخاطب» ندارد. حرف زدنش هم مثل لباس پوشیدنش محافظه‌‌‌‌کارانه است و هیچ نشانه‌‌‌‌ای که متمایل به چه طیفی است در آن مشخص نمی‌شود. حرف‌‌‌‌های خیلی کلی می‌زند و جواب‌‌‌‌های بدون حاشیه می‌دهد؛ درحالی‌که سوال‌‌‌‌ها خیلی صراحت دارد؛ به اینکه باید همه با هم همکاری کنند و بداخلاقی را کنار بگذارند اشاره می‌کند و بعد برای یک نفر دست تکان می‌دهد و می‌رود.

عکس‌برداری از رای‌‌‌‌گیری

از بالای تپه کوتاهی در محوطه نمایشگاه مردی کراوات‌‌‌‌زده پیدا است؛ دوروبر خود را نگاه می‌کند انگار دنبال کسی می‌‌‌‌گردد‌‌‌‌‌‌‌‌. کسی صدا می‌زند و می‌خواهد از او عکس بگیرند؛ عکس را برای چه می‌‌‌‌خواهد؟ می‌گوید: جوری بگیر سالن رای‌‌‌‌گیری پیدا باشد، باید بروم نشان بدهم که آمده‌‌‌‌ام رای خودم را داده‌‌‌‌ام. به چه کسی؟ جواب نمی‌دهد. بازهم می‌‌‌‌پرسی جواب نمی‌دهد. قدم‌‌‌‌هایش را تند می‌کند و دور می‌شود.

اولین ادعای تقلب

اما یک اتفاق تکراری در ادامه روز می‌افتد. در حاشیه انتخابات، یکی از چهره‌‌‌‌های منتقد با ترک مراسم رای‌‌‌‌گیری امکان تقلب در انتخابات را مطرح می‌کند. او ادعا می‌کند کارت بازرگانی یک شخص به شخصی دیگر داده شده و او موفق شده‌است رای خود را ثبت کند. او این مساله را مصداق تخلف گسترده می‌داند و می‌گوید اتاق تهران از ۱۴‌هزار کارتی که به‌عنوان کارت بازرگانی صادر کرده‌است نزدیک به ‌هزار ‌فقره را نزد خود داشته است؛ او مدعی است برای نمونه کسی که برای تمدید کارت خود اقدام کرده ممکن است هنوز برای تحویل گرفتن آن مراجعه نکرده باشد و یک جریان می‌تواند از این کارت به نفع خود استفاده کرده باشد. او می‌گوید که این موضوع را رسانه‌ای خواهد کرد.

هر ۲ ساعت یک‌بار استعلام می‌گیریم

اما ابراهیم بهادرانی، رئیس انجمن نظارت بر انتخابات اتاق بازرگانی تهران در مصاحبه با «دنیای‌اقتصاد» درباره مشکل برخی از افراد در فرآیند رای‌‌‌‌گیری می‌گوید: برخی افراد در سیستم ثبت‌‌‌‌نام نکرده بودند و به دلیل ناآشنایی با این شیوه رای‌‌‌‌گیری، در سامانه قادر به‌ثبت رای نشدند؛ بنابراین شد که با همکاری انجمن نظارت بر انتخابات با استعلام ۲ ساعت یک‌بار مشخص شود که این افراد حائز شرایط هستند یا نه. او در توضیح می‌گوید: عمده این افراد فاقد شرایط اعطای رای هستند اما برای آنها که حق‌رای دارند با همکاری انجمن راهکاری اندیشیده خواهد شد‌‌‌‌.

Untitled-1 copy