5 چالش اساسي در هيات رييسه اتاق بازرگاني ايران
رونامه تعادل- شنبه 1395/4/5
با گذشت يك سال از عمر هيات رييسه اتاق بازرگاني ميتوان امروز قضاوت دقيقتري نسبت به عملكرد اين اتاق نسبت به دورههاي گذشته داشت. هر چند كه در ابتداي دوره اين هيات رييسه به ويژه رييس بدون رقيب جدي به كرسي رياست تكيه زدند اما به نظر ميرسد با گذشت يك سال انتقادات نسبت به عملكرد هيات رييسه درحال افزايش است. پيش از اين اكثر انتقادات مربوط به عملكرد از سوي كساني مطرح ميشد كه ديگر در هيات نمايندگان داراي پست نبودند اما اكنون با گذشت يك سال اعضاي هيات نمايندگان فعلي نيز شروع به انتقادهاي تند نسبت به عملكرد هيات رييسه كردهاند.
حال اين سوال مطرح است كه واقعا مشكل هيات رييسه فعلي چيست؟ اين هيات رييسه به ويژه محسن جلالپور كه با رايي نسبتا خوب موفق به رياست شد در چه بخشهايي ضعف داشته كه امروز شاهد اين حجم از انتقادات عليه وي هستيم؟ بر همين اساس 5 چالش اساسي هيات رييسه كه در ماههاي اخير به شدت از سوي منتقدان هيات نمايندگان مطرح شده مورد بررسي قرار گرفته است.
تفرقه در اتاقهاي بازرگاني
شعار جلالپور و هيات رييسه دوره هشتم در زمان رياست برداشتن تفرقه موجود ميان هيات نمايندگان اتاق بازرگاني بود. جلالپور چندين بار از اصطلاح جنگهاي حيدري و نعمتي درباره گروههاي مختلف اتاق بازرگاني استفاده كرد و حتي تاكيد داشت تنها دليلي كه حاضر به پذيرش رياست شد، برداشتن اختلاف ميان اتاقهاي بازرگاني بود.
با اين وجود در يك سال گذشته نه تنها اين اختلافات حل نشده بلكه شاهد تشديد آن در اتاقهاي بازرگاني هستيم. درست در يك سالگي هيات نمايندگان شيراز شاهد بوديم كه اين اتاق اصلي دچار اختلافاتي اساسي شد و در نتيجه آن رييس و نايبرييس اين اتاق از هيات رييسه كنار رفتند. هر چند اتاق بازرگاني سعي دارد اين اختلاف را سرپوش بگذارد اما صحبتهاي ضد و نقيض اعضاي هيات نمايندگان شيراز به خوبي از اختلافات گسترده در اين اتاق بازرگاني خبر ميدهد. درحال حاضر براساس راي هيات نمايندگان اتاق شيراز رياست اين اتاق تغيير كرده اما اين موضوع هنوز به تاييد اتاق بازرگاني ايران نرسيده است.
مساله شيراز تنها مورد از ناهماهنگي اتاقهاي بازرگاني نيست. حتي اتاق بازرگاني تهران و ايران كه هم در يك شهر قرار دارند و هم داراي اعضاي مشترك هستند، نميتوانند در كارها با يكديگر هماهنگ عمل كنند. درحال حاضر 3 نايبرييس در هيات رييسه اتاق ايران از اتاق تهران آمده اما عدم هماهنگي به حدي است كه مراسم رسمي افطاري دو اتاق در يك روز قرار گرفت و باعث مشكلات زيادي براي اعضاي مشترك دو اتاق شد. همچنين از اتاقهاي مختلف بحث اختلاف به شدت به گوش ميرسد و به نظر ميرسد تا قبل از رسيدن عمر اين اتاق به نيمه اتفاقات زيادي در آن رخ خواهد داد.
دولتي شدن هيات رييسه
انتقاد اصلي چهرههاي مختلف تشكلي به عملكرد هيات رييسه اتاق ايران نزديكي بيش از حد هيات رييسه به دولت است. دولت درحال حاضر از اتاق در بحثهاي مختلفي مانند سفرهاي خارجي به عنوان يك اهرم استفاده ميكند اما اخيرا عملكرد اتاق براي لابيهاي دولتي مانند لابي براي مشخص كردن پستهاي كليدي در مجلس افزايش پيدا كرده است.
هر چند براساس قانون اتاق مشاور 3 قوه است اما به نظر ميرسد اولا اتاق به سمت يك قوه يعني دولت متمايل شده و دوما از يك مشاور بيطرف به يك ابزار در اختيار دولت بدل شده است. در دورههاي قبل اتاق بازرگاني هميشه به عنوان يك حامي نقاد مطرح بود كه ايرادات عملكرد دولتي را مطرح ميكرد اما امروز با وجود آنكه مشكلات زيادي در سياستهاي اقتصادي دولت به ويژه در بحث ركود وجود دارد اما اتاق كاملا ساكت است و اگر بحثي نيز با دولت وجود دارد اين بحث در پشت درهاي بسته و بدون اطلاع ديگران انجام ميشود.
دخالت دولت در تعيين هيات رييسه اتاق هشتم امروز خود را در دولتي شدن اتاق بازرگاني نشان داده است. امروز بخش خصوصي ديگر نميتواند به صراحت از حضور پررنگ دولتيها انتقاد بكند چراكه مسوولان بخش خصوصي ارتباط بيش از اندازهيي با دولت پيدا كردهاند. در حقيقت ماهيت اتاق بازرگاني به اين دليل اهميت داشت كه اين اتاق بتواند به عنوان يك مشاور مستقل صحبت كند اما در اين دوره شاهد تبديل شدن اتاق به يك تريبون دولتي هستيم.
وظيفه اصلي هر تشكلي پيگيري درخواستهاي اعضاي آن تشكل است. درحال حاضر مهمترين خواسته بخش خصوصي حل مساله ركود اقتصادي است. اين ركود باعث آسيب جدي به كسب و كار اعضاي اتاق بازرگاني شده است. در حقيقت اگر در دورههاي قبل شاهد تلاش بخش خصوصي براي به دست آوردن كرسي و تريبون در جلسات دولت بوديم براي اين بود كه اين دست مشكلات گفته شود. اما امروز شاهد هستيم كه با وجود داشتن فرصت گفتوگوي مستقيم با دولت اتاق بازرگاني در دادن راهكار براي ركود كاملا منفعل عمل كرده است. در حقيقت در يك سال گذشته اكثر وقت هيات رييسه به مساله سفر و گفتوگو با كشورهاي ديگر اختصاص يافته درحالي كه مساله مشكلات اعضا كماكان پابرجاست. اين موضوع در كنار مسائل ديگري مانند تغييرات ساختاري در اتاق باعث شده است كه اكثريت صاحبان كارتهاي بازرگاني نگاه مثبتي به عملكرد يك سال گذشته نداشته باشند. قرار بود در اين يك سال تغيير و تحولات زيادي در اتاق بازرگاني و ساختار آن رخ دهد اما هنوز خبري از اين موضوع نيست. به نظر ميرسد مسائل دروني اتاق و وظايفي همچون پيگيري حقوق اعضا قرباني مسائلي مانند سفرهاي خارجي و حضور در مجامع مختلف شده و رييس اتاق فرصت كافي براي رسيدگي به اين موضوعات را ندارد.
عدم همكاري لازم در هيات رييسه
در دوره قبل ما شاهد نواب رييسي پركار و پرتحرك بوديم هر چند كه رييس اتاق چهرهيي مطرحتر بود اما باز هم نقش نواب رييس بسيار پررنگ بود. اما در اين دوره با وجود حضور چند چهره مطرح به عنوان نواب اما كمتر خبري از آنها در كارهاي اتاق بازرگاني است.
مسعود خوانساري و پدرام سلطاني حتي از دوره قبل كه يكي تنها عضو هيات نمايندگان و ديگري نايبرييس آخر بود بسيار كم فروغتر شدهاند و هيچ صحبتي از آنها نيست. محمدرضا انصاري كه يكي از مطرحترين شركتهاي ايران را مديريت ميكند امروز بسيار نقش كمرنگي در اتاق بازرگاني ايفا ميكند.
غلامحسين شافعي كه تجربه يك سال و نيم رياست اتاق بازرگاني را در كارنامه دارد امروز مدتهاست كه در مجامع مختلف سكوت ميكند و هيچ خبري از نطقهاي جنجالي وي نيست.
به نظر ميرسد بخشي از اين موضوع به عدم تقسيم وظايف در هيات رييسه مربوط باشد. درحال حاضر در هيات رييسه هيچ خبري از تقسيمات دوره قبل نيست و مشخص نيست كه هر كدام از اين چهرهها قرار است چه كاري انجام دهند. در عوض رييس اتاق كه خود نقش سخنگوي اتاق را نيز ايفا ميكند در تمامي مجامع حضور پيدا كرده و نه تنها به نمايندگي از اتاق بازرگاني بلكه به نمايندگي از 2 اتاق اصناف و تعاون نيز به ابراز نظر ميپردازد.
از سوي ديگر كارهاي داخلي اتاق به جاي هيات نمايندگان به مشاورين رييس واگذار شده است. اين درحالي است كه بسياري از اين مشاوران كانديداي حضور در هيات نمايندگان بودهاند اما بخش خصوصي به آنها اعتماد نكرد با وجود اين در اين دوره به عنوان مشاور حتي در جزييترين مسائل اتاق بازرگاني دخالت ميكنند.
بايكوت كامل چهرههاي كارآمد گذشته اتاق
اتاق بازرگاني از ابتداي انقلاب شاهد حضور چهرههاي فراواني در درون خود بوده است. در اين دوره به نام جلوگيري از اختلاف تمامي اين چهرهها به دست فراموشي سپرده شدهاند. اگر اتاق بازرگاني توانست در مقاطعي بسيار اثرگذار و متفاوت باشد دليل اصلي آن را بايد در تقابل گروهها با انديشههاي مختلف ديد. در اين دوره سياست رييس اتاق ايران حذف به عقايد براي جلوگيري از بروز اختلاف نظر بود. با اين وجود همانطور كه گفته شد اين اختلاف نظر امروز درحال شكلگيري است و موافقاني كه باعث رياست اين هيات رييسه شدند امروز به منتقدان اصلي آن بدل گشتهاند. به نظر ميرسد كنار گذاشتن چهرههاي قديمي اتاق كم كم خود را در بيتجربگي اتاق در تقابل با دولت نشان ميدهد.
در مجموع ميتوان نتيجه گرفت كه به زودي اتاق بازرگاني با مشكلات جديتري روبهرو خواهد شد. اين يك روال است كه اتاق در دورههاي مختلف ابتدا با همدلي كار خود را آغاز كند ولي در پايان دوره اختلاف نظرهايي ايجاد شود اما امروز شاهد اين هستيم كه اين اختلاف نظرها بسيار زودتر از موعد درحال شكلگيري است و تنها با گذشت يك سال اختلافات به انتقادهاي تند هيات نمايندگان از هيات رييسه بدل شده است.