.
مدیران ارشد اتاق بازرگانی ایران ترجیح دادند به جای اینكه نشست ماهانه هیات نمایندگان خردادماه را برگزار نكنند آن را به دلیل اینكه با روزهای ماه رمضاه مصادف شده بود دو هفته زودتر و در یكشنبه ۱۶ خردادماه برگزار كنند. آیا نزدیك بودن زمان نشست فعلی با نشست قبلی میتواند از دلایل اقبال بسیار كمتر هیات نمایندگان از نشست ۱۶ خرداد باشد؟
با برخی از اعضای فعال تر اتاقهای ایران و شهرستانها كه صحبت كردم، به این عامل سهم اندكی دادند و حرفشان این بود كه روند كاهنده مشاركت اعضای هیات نمایندگان از بهار ۱۳۹۵ قابل لمس شده است. برخی از آنها باورشان این است كه نشستهای هیات نمایندگان به شكل فعلی كه تكراری و بیفایده شده است شوقی برای آمدن به اتاق ایجاد نمیكند.
یكی از اعضای فعال اتاق تهران كه همواره در نشستهای اینگونه حضور دارد ردیف جلوی سالن اجتماعات اتاق ایران را نشان میدهد و میگوید: «ببینید، از همه مدیران دولتی كه مطابق قانون، عرف و وظیفه و احساس مسوولیت باید اینجا باشند و در بحث ها حاضر باشند چند نفر آمدهاند؟ جز آقای خسروتاج شما كسی را میبینید؟»
یك عضو دیگر اتاق تهران كه او نیز عضوی فعال و مشاركتجوست در ادامه صحبتهای همكارش به جایی كه اعضای هیات رییسه نشستهاند اشاره میكند و میگوید چرا باید از ۴ نایبرییس اتاق ۲ عضو غایب باشند مگر چه كاری مهمتری برای آنها وجود دارد كه در این نشست حاضر نیستند. تازه اگر هم بودند آثا مثل دو نایبرییس دیگر ساكت و خاموش بودند؟
خالی بودن نیمی از صندلیهایی كه باید پر میشدند نشان چه چیزی میتواند باشد؟ با برخی از اعضای اتاق شهرستانها كه از راه دور آمده بودند در این باره گفتوگوهای كوتاهی داشتم. یكی از آنها كه از استان جنوبی كشور آمده بود و همه سخنرانیهای اعضای اتاق را شنیده و یادداشت برمیداشت گفت: خوب كه گوش میكنید، جز ناشادی، نارضایتی و خشم و عصبانیت و استیصال در سخنان بخش خصوصی چیزی نمیبینید. واقعیت این است كه ما واقعا نمیدانیم چه باید كرد و كدام راه را باید رفت و چه چارهای اندیشید؟ طولانی شدن دوره ركود كه سال ۱۳۹۴ را نیز شامل میشود و تصویری ناروشن از آینده نزدیك و افزایش فشارها بر روی فعالان صنعتی و اقتصادی كار را دشوارتر از هر زمان دیگر كرده است.
این فعال صنعتی میگوید شما در كنار من نشستهاید و سخنان آقای سهلآبادی رییس اتاق اصفهان، سخنان آقای لاهوتی رییس كنفدراسیون صادرات، سخنان آقای صفایی از اعضای هیات مدیره انجمن ملی پلاستیك، سخنان آقای ایوبی مهریزی عضو ارشد سندیكای لوله و پروفیل فولادی و… را گوش كردی و نوشتی، آیا كورسویی از امید در سخنان آنها بود؟ آیا جز درد و رنج و بدبختی چیزی در سخنان فعالان صنعت میشنویم؟ دستكم روز ۱۶ خرداد ماه كه این طور بود و هر فردی كه حرف زد جز از تیرهروزی چیزی نگفت.
یك عضو دیگر اتاق میگوید، خبر دارم كه اعضای هیات رییسه اتاق نیز كم آوردهاند و نمیدانند چه كنند. آنها خوب میدانند كه دولت همه اختیارات را ندارد و یك قوه از سه قوه است و برای عبور از این بحران باید اجماع سیاسی پدیدار شود.
شجاعت و صداقت بخش خصوصی
رویكرد راهبردی دولت یازدهم به كلیت بخش خصوصی برخلاف دو دولت قبلی و در مسیر تقویت این بخش بوده است. این داوری اكثریت اعضای اتاقهای بازرگانی و تشكلهای قدرتمندتر بخش خصوصی بوده و هست. حضور جدی وزیر اقتصاد، رییس كل بانك مركزی و معاونان رییسجمهوری در شورای گفتوگو، در جمع هیات نمایندگان و در كمیسیون ماده ۷۶ برنامه پنجم توسعه و حضور قدرتمند آنها در سفرهای رییس دولت از نشانههای این ادعا به حساب میآید.
حضور نزدیك به ۱۵۰ هیات اقتصادی خارجی در تهران، پس از انتخاب دولت فعلی و گفتوگوی رودرروی آنها با فعالان بخش خصوصی در اتاق ایران و اتاق تهران و برخی از اتاقهای استانی از پیامدهای مثبت فعالیت دولت فعلی برای گسترش همكاری ایرانیان و خارجیها است. در ۹ ماه گذشته، شاهد سه مرحله از دیپلماسی تجاری بودهایم و بدون تردید با دور شدن سایههای تردید از سر آسمان اقتصاد ایران و بر چیدن محدودیتها بخش خصوصی با رونق فعالیت مواجه میشود. اكنون بخش خصوصی ایران باید پاسخ شایستهای به رویكرد مبارك دولت یازدهم داده و موانع واقعی را كه راه را ناهموار كرده است بازگو كند.
بخش خصوصی ایران نیك میداند غمض عین درباره دلایل واقعی تعمیق مناسبات با شركتهای خارجی و نادیده گرفتن آنها و از آن مهمتر، عدم اعلام واقعیتها به جامعه میتواند زیانبار باشد. در این فرآیند احتمالی كه پیامدهای كوتاهمدت و بلندمدت دارد، بخش خصوصی نسبت به شركتها و بنگاههای دولتی و خصولتی آسیبپذیرتر خواهد بود و ممكن است برای یك دوره نامشخص به حالت رعب و ترس برگشت داده شود. مدیریت ارشد اتاقهای بازرگانی كه در دو سال سپری شده بیشترین رفت و آمد خارجیها را تدارك دیده یا در بطن گفتوگوها قرار داشته است، وظیفه دارد با شجاعت و كار كارشناسی به چند سوال پاسخ دقیق و شفاف داده و افكار عمومی را در جریان بگذارد.
پرسش اول این است كه آیا آنگونه كه مخالفان دولت ادعا دارند این همه گفتوگو و مذاكره و رفت و آمد هیچ نتیجهای نداشته است یا در آینده نه چندان دور نیز اتفاقی نمیافتد؟ اگر نتیجه بررسیهای كارشناسانه خلاف این ادعا را ثابت میكند باید شجاعانه و قاطعانه در این باره روشنگری شود تا بذرهای تردید و ناامیدی در ذهن و دل مردم جوانه نزند و ریشه ندواند.
اگر نتیجه بررسیهای انجام شده نشان از تردید و بیم سرمایهگذاران خارجی است، باید شفاف و شجاعانه دلایل این تردیدها در بخش فنی داستان مثل قانونهای بازدارنده اقتصادی، ناشكافی در بازار ارز، سیستم ناكارآمد تعرفهها و بازار پولی مبهم، به اطلاع مدیران ارشد دولت برسد. اگر نتیجه بررسیهای كارشناسانه نشان میدهد برخی دلایل سیاسی موجود در بطن مبارزات سیاسی داخلی یا برخی رفتارهای دیگر است نیز باید به اطلاع افكار عمومی برسد. شجاعت و صداقت بخش خصوصی و رفتار مدرن آنها در این دوران سخت یك ضرورت تمام عیار است.