امری که سبب شده شاهد فشار فروش بالا در نمادهای کوچک و متوسط قبل از برگزاری مجامع باشیم. در این راستا باید تاکید کرد که یکی از عوامل مهم در تشکیل چنین روندی، دستورالعمل دامنه نوسان متقارن بود. به عبارت دقیقتر دامنه نوسان نامتقارن که حدود ۲ ماه میهمان بازار سهام بود، تاثیر بسیار زیادی بر قفل شدن نمادها و بازار و در نهایت فرار سرمایه از بازار و بورس داشت. البته باید عنوان کرد که بدون شک کاهش تدریجی قیمتها در شرایط رکودی و رسیدن به سطوح ارزندگی، تاثیر منفی روانی به مراتب کمتری، نسبت به شرایطی که قیمتها به یکباره افت سنگینی را متحمل میشوند، در ذهن سرمایهگذاران میگذارد. به عبارت دقیقتر این رویه اثر معکوسی بر ورود سرمایه بر جای میگذارد. اما نکته دیگری که مطرح است اینکه اگر حتی اگراز موضوع عامل قفل بودن بازار در نمادهای کوچک فاکتور بگیریم؛ به تدریج شاهد کمرنگ شدن شرکت و مشارکت سهامداران در مجامع هستیم. در این راستا باید عنوان کرد که یکی از مهمترین دلایل کاهش استقبال از مجامع، به طولانی شدن فرآیند دریافت سود یا دشواریهای آن بازمیگردد؛ فارغ از اینکه پرداخت سود نقدی در ایران نسبت به کشورهای غربی فوقالعاده بالاست؛ مکانیزمهای پرداخت سود نقدی نیز بوروکراسی عجیبی دارد که اغلب سرمایهگذاران خصوصا سرمایهگذاران کوتاهمدت، اخیر،عطای آن را به لقایش بخشیدهاند. با اینکه سامانهای موسوم به «سجام» طراحی و ابداع شده و سازمان بورس نیز سیاستهای تشویقی مناسبی برای ترغیب شرکتها به توزیع سود سهام با این سامانه قرار داده است، اما همچنان بخشی از شرکتها علاوه بر اینکه با تاخیرهای بسیار زیاد سود را پرداخت میکنند، بلکه سرمایهگذاران را مجبور میکنند که به روش دلخواه آنان و در بانک دلخواه آنان سود پرداخت شود. در همین راستا باید تاکید کرد که پرداخت تاخیری سود سهام در شرایط رکودی بازار سهام به شدت آسیبزننده است و بر فشار فروش بازار میافزاید.
به طور کلی در زمان رکود، فشار سرمایهگذاران برای بالا بردن سود تقسیمی افزایش مییابد و در زمان رونق این شرایط برعکس میشود. اما بهتر است شرکتها تحت هر شرایطی به انباشت سود بپردازند. در این راستا باید عنوان کرد که در مدیریت مالی سود انباشته به عنوان یک منبع مهم تامین مالی ارجحیت دارد. عموما تامین مالی از سود انباشته بدون هزینه است یا هزینه بسیار کمتری نسبت به سایر روشهای تامین مالی دارد. در واقع افزایش سرمایه از محل سودهای تقسیم نشده یا سودهای انباشته، اقدامی موثر در راستای نگهداشت سود ایجادی در شرکتها، تمرکز بر منابع داخلی به منظور اجرای پروژهها به جای اخذ وام از شبکه بانکی، حفظ نقدینگی و در عین حال جلوگیری از تقسیم سود بیش از توان پرداخت شرکتها در شرایط تحریم اقتصادی محسوب میشود. در واقع باید عنوان کرد مشابه رویههای پرداخت سود نقدی در مجامع عادی، ثبت یا انجام افزایش سرمایهها نیز بسیار زمانبر و طولانی است و در بسیاری از موارد نیز شاهد بسته شدن طولانیمدت نمادها هستیم. همچنین برگزاری مجامع این نوع افزایش سرمایهها نیز عموما با افزایش شناوری سهام همراه بوده که اثرات فشار عرضه آن را بعد از بازگشایی شاهد هستیم. بنابراین مقوله افزایش سرمایهها حتی اگر از تجدید ارزیابی داراییها هم باشد، اخیرا کمتر مورد استقبال سرمایهگذاران واقع شده است.
نتیجه اینکه تسریع در فرآیند صدور مجوزها و جو عمومی بازار نقش مهمی در استقبال یا عدماستقبال سرمایهگذاران از مجامع دارد. اما انتظار میرود با توجه به اینکه بخش بزرگی از بازار در سطوح ارزندگی از لحاظ معیار مرسوم P/ E گذشته و حتی آیندهنگر قرار دارند؛ سرمایهگذاران نهادی و حقیقیهای بلندمدت بهرغم این مشکلات، با شرکت در مجامع میتوانند بازدهی خوبی را کسب کنند.