نيروي انساني مورد نياز تشكلها چگونه تامين ميشود؟
شنبه 16 اردیبهشت 1396
تشكلهاي بخشخصوصي داراي ساختاري متفاوت از ساختار شركتهاي بخش خصوصي و همچنين دولت هستند. در تشكلها نهادي به عنوان مجمع عمومي يك هيات ريسه از ميان خود انتخاب ميكند كه سياستهاي تشكل توسط هيات رييسه معين ميشود. اما نكته مهم اين است كه كارهاي تشكل نه توسط هيات رييسه بلكه به وسيله كارمندان رسمي تشكل كه در استخدام تشكل هستند صورت ميگيرد. با وجود اين بسياري از وظايف اين كارمندان در هيچ جا به آنها آموزش داده نميشود. گذشته از آموزشهاي اخير معاونت تشكلهاي اتاق بازرگاني ايران و همچنين تلاشهايي كه چند سال پيش در اتاق تهران صورت گرفت، تاكنون كمتر شاهد آموزش براي اين نيروهاي تشكلي بودهايم. از سوي ديگر اين هيچ نهاد يا دانشگاهي به آموزش براي تشكلها نميپردازد و حتي نهادهاي آموزشي وابسته به تشكلها نيز كمتر به مساله نياز تشكلها ورود پيدا ميكند. حال سوال اين است كه اين نقيصه از كجا بايد حل شود؟
نياز به نيروي انساني تشكلي
ارتقاي سطح دانش كاركنان و اعضاي آنها يكي از دغدغههاي امروز جامعه تشكلي است. در بازه كنوني كه درب كشورهاي اروپايي و آسيايي بر كشورمان باز شده است ارتقاي دانش فني يكي از موضوعاتي است كه متوليان كشورمان هيچگاه به آن توجه جدي نداشتهاند. بحث آموزش نيروي انساني در تشكلها را ميتوان از دو جنبه ميتوان مطرح و بررسي كرد. در حقيقت، براي بررسي اين دو جنبه بايد دوسوال پرسيد. سوال اول اين است كه تشكلها براي ارتقاي بهرهوري نيروي انساني خودشان چه كردند و هماكنون نيروي انسانيشان در چه وضعيتي قرار دارد؟ در جنبه دوم نيز بايد پرسيد كه هماكنون در كشور ما شاهد فعاليت گسترده تشكلها هستيم، بنابراين با وجود تعداد زياد تشكلهايي كه در كشور فعال هستند، سكانداران آنها براي تجهيز و توسعه سرمايه انسانيشان چه اقداماتي را انجام دادند؟ در حقيقت، اگر بخواهيم وضعيت تشكلهاي كشور را سبك و سنگين كنيم بايد گفت كه تشكلها براي توانمندتر كردن و توسعه دادن ساختارشان بنابر چارچوبي كه در قانون براي تجهيزكردن و ارتقاي آموزشهاي نيروي انساني وجود دارد، درست پيش نرفتهاند. بهواقع، تشكلها توانايي كافي و لازم را براي اينكه بتوانند به بهترين وجه ماموريتهاي از پيش تعيين شده را به مرحله اجرا برسانند، كسب نكردند كه عدم اجراي درست برنامهها از سوي تشكلها به برخي دلايل مرتبط ميشود. بهطور كلي يكي از دلايل عدم موفقيت تشكلها در بحثهاي آموزشي را ميتوان به كمبود منابع مالي و نوع ساختار حاكم بر آن تشكل تعلق داد.
ما شاهد فعاليتهاي تشكلي عظيمالجثه هستيم كه تعداد كاركنان آنها نيز نسبت به ساير تشكلهاي ديگر زياد است. در حقيقت، تشكلها را ميتوان به دو دسته طبقهبندي كرد؛ ۱) تشكلهايي كه با كمبود منابع مالي برخوردار هستند، ۲) تشكلهايي كه منابع مالي زيادي را در دسترس دارند. اتاق صنايع، معادن و بازرگاني تهران و ايران جز آن دسته تشكلهايي بهشمار ميروند كه داراي منابع مالي لازم هستند. بنابراين آموزشهاي آنها براي كاركنانشان بهطور پشتيباني يا ستادي است. در حقيقت، در بدنه تشكلها ما بايد شاهد يكسري افراد زبده و كار بلد درامور اداري باشيم كه از فعاليتهاي اجرايي و ادبيات تشكلگرايانه آگاه باشد.
نياز به آموزشگاههاي تخصصي براي تشكلها
يكي از مسائل اساسي در زمينه تشكلها اين است كه آموزشهاي مورد نياز تشكلها در هيچ نهادي براي آنها صورت نميپذيرد. براي مثال دبير يك تشكل نياز به مهارتهايي دارد كه شامل مسائل مربوط به فعاليت تشكل، مسائل مربوط به تشكل گرايي و همچنين برخي موضوعات مالي است. طبيعتا آموزشهاي آكادميك فعال تشكلي تنها در يكي از اين زمينهها بوده است و فرد اطلاعات جامعي در خصوص مسائل تشكلي خود ندارد. براي نيروهاي انساني مستقر در تشكلها بايد يك آموزشگاهي براي راهاندازي بحثهاي تشكلي ايجاد كرد. در حقيقت بايد مسائل اداري، مديريتي و مهارتي تشكلاتي در ساختارهاي نيروي انساني راهاندازي شود تا يك مجموعه درمسير درست و اهداف درنظر گرفته شده حركت كند. به واقع، ما به عنوان متوليان تشكلها بايد به اين نقطه برسيم كه براي بالا بردن مهارت كار نيروي انساني بايد به يك انجمن جامع تشكلاتي دست يابيم و اين موضوع را بايد به صورت عملياتي شده راهاندازي كنيم تا در چنين مواقعي با مشكلات عديده روبرو نشويم. با راهاندازي چنين تشكلي ما شاهد گردهمايي نخبگان تشكلي خواهيم بود كه به امور واقفند و اين موضوع نيز ميتواند سرمايهگذاري براي نيروي انساني جوان ما به شمار رود. نيروي انساني كه جهت توسعه كار در تشكلها تربيت شده و ميتواند از اين راه تشكلهاي ديگر را نيز به اهدافشان نزديك و امور تشكلاتيشان راساماندهي كند.
در حال حاضر كشورهاي پيشرفته در بخشهاي اقتصادي درصدد تمهيداتي براي ارتقاي بخش بهرهوري هستند. بنابراين براي ارتقاي بهرهوري نيروي كار نيز تشكلها بايد درصدد راهاندازي مباحث آموزشي باشند. به تعبير ديگر، تشكلها در اساسنامه شان مباحثي مبني برارتقاي آموزش و مسائل مربوط به كيفيت كار پرسنل را دارا هستند. راهحل اساسي براي ارتقاي بهرهوري كاركنان اين است كه تشكلها با ارگانها و سازمانهايي همچون دانشگاه جامع علمي كاربردي در مباحث آموزشي وارد مذاكره شوند. اين روزها علاوه بر كمبود منابع مالي و افزايش قيمتهاي آموزش يكي از دغدغههاي اصلي تشكلمداران بهرهور نبودن نيروي انساني است كه اين موضوع ميتواند خسارتهاي جبرانناپذيري را براي آينده فعاليتهاي اقتصادي ايران تحميل كند.
رويكرد جديد آموزش تشكلي در اتاق ايران
در چند ماه گذشته با توجه به تغييرات در معاونت تشكلهاي اتاق ايران شاهد تغيير رويكرد در زمينه آموزش بودهايم. البته اين موضوعي در راستاي سياستهاي قانون بهبود مستمر محيط كسب و كار است. به جرات ميتوان گفت كه قانون بهبود مستمر محيط كسبوكار يكي از شاخصترين و بهترين دستاوردهاي دهههاي اخير بخش خصوصي بوده و گامي بلند و توفيقي ماندگار در راستاي ارتقا و پيشرفت بخش خصوصي كشور محسوب ميشود.
ماده 5 اين قانون به صراحت تكاليف و وظايف متعددي را براي ساماندهي، ايجاد و تقويت تشكلها برعهده اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و كشاورزي ايران نهاده كه در صورت درك عميق و درست تكتك مفاهيم و واژههاي به كار رفته در آن و البته شناخت نقاط قوت، موانع و فرصتهاي بهبود بالفعل و بالقوه تشكلها و تبيين و تدوين برنامههاي اثربخش، ميتواند منتج به رشد و شكوفايي تشكلهاي اقتصادي شود. ايجاد و تقويت اين باور كه مسير رشد و توسعه اقتصادي و صنعتي كشور و همچنين تحقق اهداف اقتصاد مقاومتي با بهرهمندي از توان و تجربه تشكلها هموارتر و دستيافتنيتر خواهد بود؛ جايگاه تشكلها را به شكل درستتري تبيين كرده و سبب رشد و ارتقاي آن خواهد شد. در سالهاي اخير، گرايش واحدهاي صنعتي و فعالان و دستاندركاران حوزه اقتصاد، صنعت و بازرگاني به فعاليتهاي تشكلي بيش از پيش به چشم ميخورد كه نشانه خوبي از شناخته شدن مسير است. در اين بين توانمندي، ساماندهي و تقويت تشكلها يكي از تكاليف مهم اتاق ايران در قبال تشكلهاست كه بايد سرلوحه برنامههاي اتاق قرار گيرد و لازمه آن تقويت تشكلها و بالابردن سطح توانمندي آنها به وسيله آموزشهاي لازم است. بنابراين تدوين برنامه آموزشي يكي از مهمترين و تاثيرگذارترين محورها در جهت رشد و شكوفايي تشكلها و ايجاد بسترهاي مناسب تقويت زيربنايي و ساختاري بهشمار ميرود كه علاوه بر بالابردن سطح و بنيه علمي و تخصصي تشكل بهصورت مستقيم بر رشد و شكوفايي اعضا و ذينفعان تشكلها نيز تاثيرگذار است. بارها مشاهده شده كه عدم آگاهي از قوانين، مقررات، تكنيكهاي نوين تجارت، قوانين بينالمللي، روشهاي توليد و تجارت، فنون كاهش قيمت تمامشده، رقابتپذير كردن محصولات، روشهاي مذاكره موفق و مسائل حقوقي و ديگر موضوعات موجب اتلاف وقت و سرمايه و زياندهي بنگاههاي توليدي شده است، بنابراين سطحبندي آموزش در قالب آموزش فنون و روشهاي تشكل داري و اداره تشكلها و نوع ارتباط با اعضا، آموزش تخصصي و فني اعضا و وابستگان تشكلها ميتواند در كاهش هزينههاي مالي و زماني بسيار موثر باشد. بيترديد توجه خاص و اهتمام اتاق ايران به موضوع آموزش به عنوان يكي از مهمترين سرفصلهاي حمايت از تشكلها موجب تقويت زيربنايي و رشد و توسعه تشكلها خواهد شد كه با اجراي درست و كارآمد اين امر تشكلها درآمدزا شده و عاملي جهت ترغيب اعضا و علاقهمند كردن آنها به كار تشكلي خواهد شد. شناسايي سرفصلها و موضوعات آموزشي مستلزم همكاري و همراهي تشكلهاست و بايد به صورت يك برنامه دوجانبه و چندجانبه نيازهاي آموزشي احصا و برنامهريزي لازم در خصوص آنها صورت گيرد، چراكه آموزش و حمايت از تشكلها نيز يكي از راهبردها و سياستهاي موردتوجه و تاكيد ويژه مسوولان راهبردي تشكلهاست.
با اين وجود به نظر ميرسد اين مسير بايد به شكلي اساسيتر پيموده شود. سالهاست كه يك مركز آموزش در اتاق بازرگاني ايران وجود دارد. شايد يكي از بهترين روشها براي حل مساله اين باشد كه اين مركز و مراكز مربوط به تشكلهاي مختلف دورههاي تخصصي براي مسوولان تشكلي ايجاد كنند. ما در گذشته شاهد برگزاري دورههايي براي فعالان تشكلي در اتاق تهران با مشاركت دانشگاه شريف بوديم اما اگر اين دورهها تبديل به دورههاي تخصصي براي تربيت نيروي انساني مورد نياز تشكل شود طبيعتا وضعيت بهتري پديد خواهد آمد. متاسفانه برخي مراكز آموزشي تنها بهطور آكادميك آموزش ميدهند و برخي ديگر از روشهاي متداولتري استفاده ميكنند. مطالعه تجربه اتاق بازرگاني فرانسه و دانشگاههاي كاربردي مربوطه اين اتاق در زمينه تشكل گرايي ميتواند تا حد زيادي راهگشا باشد.
منبع: روزنامه تعادل
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه *
نام *
ایمیل *
وب سایت
Please enter an answer in digits: