۲۶ روز مانده به انتخابات هیات رییسه جدید اتاق ایران ولی هنوز وضعیت به صورت کامل روشن نیست. همه رقبا در تلاش برای گرفتن کرسیهای هیات رییسه هستند و تعداد مدعیان بسیار زیاد است. مهمترین کرسی که بر سر آن رقابت در حال انجام است مربوط به ریاست است و سه نفر تاکنون رسما حضور خود در انتخابات برای ریاست را اعلام کردهاند. نفر اول غلامحسین شافعی است که در حال حاضر ریاست اتاق ایران را عهدهدار است. نفر دوم مسعود خوانساری است که ریاست اتاق تهران را مجددا کسب کرده و در نهایت یونس ژائله رییس جدید اتاق تبریز خود را کاندیدای ریاست اتاق ایران کرده است. هرچند از گوشه کنار نامهای دیگری نیز به گوش میرسد.
مدعیانی که خود را از پیش برنده میدانند
این که میان سه چهره مطرح شده برای انتخابات رییس کدام یک پیروز خواهد شد شاید کمی دشوار باشد. کسانی که از شافعی حمایت میکنند وی را برنده قطعی انتخابات میدانند. از سوی دیگر مدت زیادی است که ائتلاف فردا با یک برنامه دقیق و حساب شده به پیش میرود و آرا به ویژه در بخش تشکلها را جمع میکند تا ریاست اتاق نهم به مسعود خوانساری سپرده شود.
نگاه سوم میگوید کارنامه شافعی به عنوان رییس و خوانساری به عنوان نایبرییس کاملا روشن است پس برای بهبود شرایط اتاق باید چهرههای جدیدی کار را در دست گیرند و بر همین اساس برخی از ژائله به عنوان چهرهای جدید نام میبرند که میتواند تغییرات در اتاق را ایجاد کند. با این وجود مساله جالب این است که هر سه مدعی خود را از پیش برنده میدانند و شانس زیادی برای خودشان قائل هستند و بر همین اساس مذاکره برای توافق روی یک هیات رییسه به سختی صورت میپذیرد.
افزایش مدعیان هیات رییسه
هرچند برای ریاست حدود ۳ نفر کاندیدای جدی حضور دارند اما تعداد کسانی که برای عضویت در هیات رییسه کاندیدا شدهاند از دورههای قبلی بیشتر است. در این دوره از چهرههایی همچون ابراهیم جمیلی، کیوان کاشفی، جمال رازقی جهرمی، حسین سلاح ورزی، مسعود گلشیرازی، حسین پیرموذن، رحیم بنا مولایی و چند نفر دیگر به عنوان مدعیان حضور در هیات رییسه نام برده میشود. همچنین برخی استانها مانند خوزستان که دارای ۳ اتاق است میگویند باید یک نفر از این سه اتاق در هیات رییسه حضور داشته باشد و بازار لابیهای داخلی داغ است. با همه این نامها وقتی گفتوگو میکنیم شانس خود را بالاتر از دیگران میدانند و در حقیقت معتقد هستند که از پیش برنده انتخابات آینده خواهند بود. درست یا اشتباه بودن این دیدگاه در ۲۶ روز دیگر مشخص میشود ولی آن چه مهم است قطبهای آرایی است که میتواند نتیجه انتخابات را تعیین کند.
بلوکهای رای
مهمترین بلوک رای متعلق به استانها است. حدود ۳۰۰ رای در این بخش قرار دارد. برآورد اولیه تعداد صندلیهای شهرستان ۲۸۴ کرسی بود که ۴۰ کرسی آن متعلق به تهران بود. اما بر سر تعداد کرسی با توجه به معیار قرار دادن زمان اختلاف نظرهایی است. قانون میگوید به ازای ۱۵۰ کارت اول استانها یک کرسی میگیرند و پس از آن تعداد کرسیها به ازای هر ۱۰۰ رای یکی افزایش مییابد. با توجه به تغییر تعداد کارتهای هر استان بنا به زمان این مساله که چه زمانی را مرجع بگیریم باعث تغییر در نتیجه میشود.
با این وجود برآوردها نشان میدهد که ۲۶۰ رای در این دوره به استانها میرسد که یک دست رای دادن یا ندادن آنها بسیار اهمیت دارد. اصولا ساز و کار شورای روسا ایجاد شد که باعث یک دست شدن آرا شود و اختلاف میان استانها را کاهش دهد. طبیعتا اگر این اختلافات کم باشد و شورای روسا تقویت شود با توجه به تعداد آرای باقی مانده قطعا رییس از میان استان ها انتخاب خواهد شد.
بلوک دوم رای متعلق به تشکلها است. حدود ۱۶۰ کرسی به این تشکلها اختصاص یافته است و چانهزنی برای افزایش آنها ادامه دارد. با توجه به وضعیت فعلی هیات نمایندگان به نظر میرسد تشکلها در این دوره میتوانند یک نقش طلایی داشته باشند و جایگاه خود را باز تعریف کنند اما هنوز به دلیل مشخص نشدن تعداد دقیق کرسیها نمایندگان تشکلها مشخص نشده است. بعضی تشکلها هم برای اینکه بتوانند کرسی خود را حفظ کنند یا کرسی به دست آورند به سرعت در حال برگزاری مجمع هستند. بلوک سوم رای متعلق به اتاق تهران است که در ۳۰۰ رای استانها دیده شده ولی تقریبا یک دست رای خواهند داد. با توجه به پیروزی ائتلاف برای فردا در انتخابات اسفند ماه ۹۷ به نظر میرسد که سازماندهی قوی ائتلاف برای فردا کماکان در انتخابات هیات رییسه اتاق ایران وجود دارد. بلوک چهارم و آخر رای نیز متعلق به دولت است که تاکنون ۱۷ کرسی را مشخص کرده است و در عین حال سعی دارد بیطرف باقی بماند. با این وجود زمزمههایی مبنی بر حضور یکی از نمایندگان دولت در هیات رییسه شنیده میشود. این مساله در دورههای قبل نیز سابقه داشته است و تا پیش از دوره هشتم برای اینکه هماهنگی دولت و بخش خصوصی به صورت مستقیم باشد یکی از کرسیهای هیات رییسه به دولتیها میرسید.
سازماندهی منظم در برابر ارتش غیرمتمرکز
برآورد آرا نشان میدهد شهرستانیها از نظر کلی آرای بیشتری دارند اما این آرا پخش است و تعداد کاندیداها به پخش شدن آرا کمک کرده است. در مقابل اتاق تهران به جز ۴۰ رای خود تعداد زیادی از تشکلها را همراه دارد و هرچند آرای آنها کمتر است اما کاملا منسجم هستند. برنامهریزی و راهبر این تیم بر عهده مسعود خوانساری و پدرام سلطانی است و همین مساله باعث شده است در صورت نیاز بتوانند به سرعت تغییر استراتژی دهند.
مساله اصلی که در این میان فراموش شده این است که همه میخواهند برنده انتخابات هیات رییسه باشند اما آیا کسی در این میان به فکر برنده شدن منافع ملی است؟ آیا شرایط موجود به سمتی پیش خواهد رفت که بتوانیم اتاقی توانمند و در جهت ارتقا و پیشرفت حرکت کنیم؟ آیا سایه اختلافات کمتر خواهد شد و همه یک صدا از کاهش مشکلات و افزایش GDP سخن خواهند گفت؟ اینها مواردی است که در بازی لابی هیات رییسه فراموش شده و به جای آنکه شایسته سالاری حرف اصلی را بزند تواناییهای لابیگری و استراتژی تعیینکننده سرنوشت اتاق در دوره نهم گشته است.