دوشنبه 25 اردیبهشت 1396
بلاياي طبيعي، اتفاقات پيشبيني نشده و به صورت كلي شرايط اضطراري امري طبيعي در هر كشوري است. در شرايطي كه ممكن است بلاياي طبيعي در هر زماني حادث شود، طبيعي است كه بايد براي آنها پيشبيني در نظر گرفت. اكثر مواردي كه براي پيشگيري و همچنين واكنش در زمان اتفاق چنين حوادثي در نظر گرفته ميشود مربوط به امداد و نجات جان مردم است در حالي كه اقتصاد نيز از اين موضوع آسيب جدي خواهد ديد.
شايد كمتر به مساله بازتواني اقتصاد در زمان بروز چنين وقايعي توجه شده است اما فدراسيون اتاقهاي بازرگاني جهان در گزارشي، برنامهيي براي آمادگي، واكنش و بازتواني در شرايط اضطراري را معرفي كرده است. وجود چنين راهنمايي به دلايل متعدد حياتي است.
اول اينكه در هر برنامه اضطراري در سراسر جهان، پروتكلها و چارچوبهايي براي پاسخگويي به نيازهاي انساني و نه نيازهاي كسب و كار وجود دارد بنابراين يك خلأ جاري با اين برنامه پر ميشود و كسب و كارها شانس بيشتري براي بقا پس از بلا پيدا ميكنند. تحقيقات انجام شده در ايالات متحده امريكا نشان ميدهد كه 43درصد كسب و كارهايي كه تحت تاثير بلاياي طبيعي قرار ميگيرند، تعطيل ميشوند و هرگز بازگشايي نخواهند شد. 28درصد آنها بسته ميشوند اما مجددا بازگشايي ميشوند اما در 2سال اول شكست ميخورند.
اين در حالي است كه اگر كسب و كار توان بازتواني سريع پس از رخداد را داشته باشد ميتواند به شرايط عادي بازگردد.
نگاهي به بلاياي طبيعي
اتاقها و تشكلها اغلب سازمانهايي عضومحور هستند و در صورت آمادگي براي شرايط اضطراري طبيعتا ميتوانند تمام منابع خود را در اختيار كسب و كارها قرار دهند. بقاي يك تشكل به بقاي اعضاي آن بستگي دارد به همين دليل تشكلها بايد بدانند كه چگونه ميتوانند در شرايط اضطراري اعضاي خود را حفظ كنند.
طيف موقعيتهايي كه ممكن است فعاليت بنگاهها را به صورت ناخواسته مختلف كند، بسيار زياد است.
1- بلاياي طبيعي از جمله سيل، آتشسوزي، گرداب، توفان و زلزله
2- حوادث با عامل انساني شامل آتشسوزي، انفجار، نشت مواد سمي
3- موقعيتهاي جنايي از جمله گروگانگيري، تيراندازي، شورش، تروريسم و…
طبيعتا در مقابل چنين اتفاقاتي بايد واكنشهايي از سوي كسب و كارهايي كه تحت تاثير آن قرار ميگيرند، صورت گيرد. اين واكنشها را ميتوان در 3 بخش تقسيمبندي كرد:
1- آمادگي اضطراري- آنچه اتاقها و كسب و كارها ميتوانند از پيش براي وضعيت اضطراري و در جهت افزايش تابآوري و شانس بازيابي توان خود پس از واقعه انجام دهند.
2- واكنش اضطراري- آنچه اتاقها بايد براي ساعات و روزهاي اوليه پس از حادثه انجام دهند.
3- بازتواني- نقش اتاقها و ساير تشكلها در حصول اطمينان از بازگشت كسب و كارها به چرخه عادي اقتصادي پس از حادثه.
آمادگي براي شرايط اضطراري
اين مرحله از اين جهت داراي اهميت است كه فرصت كافي براي آمادگي وجود دارد و هر قدر آمادگي بيشتري وجود داشته باشد، شانس موفقيت بيشتر است. با وجود اين جلب حمايت اعضا در اين مرحله بسيار سخت است. براي آمادگي در اين بخش به تشكلها 5 گام توصيه ميشود.
تدوين و توزيع كتابچه آمادگي شرايط اضطراري، ايجاد و برقراري ارتباط پايگاه اضطراري دادههاي تماس كسب و كار و پروتكل ارتباطي، ايجاد يك نيروي ضربت كسب و كار اضطراري و ايجاد رهبري در اين نيرو، ساخت يك پايگاه ارائهكننده داده اضطراري، تبديل شدن به بخشي از تيمهاي اضطراري جامعه.
در اين بخش لزوم توجه به مساله بيمه از اهميت زيادي برخوردار است. بيمههاي معمول خسارتهاي مالي بر اثر بلاياي طبيعي را پوشش ميدهد اما كمكي به بازگشت كسب و كار به چرخه اقتصادي نميكند به همين دليل بايد پوشش بيمه در اين بخش را در نظر گرفت. توافقات تشكلها با بيمهها در اين خصوص ميتواند بسيار راهگشا باشد.
در اكثر بيمهها خسارت مادي شامل اختلال در كسب و كار نيست در حالي كه اين بخش خسارت بسيار بزرگتري محسوب ميشود و شركتها بايد دايما حجم خسارت بر اثر اختلال كسب و كار را ارزشيابي كنند.
همچنين بخشي از آسيب به كسب و كارها به خاطر عدم دسترسي بنگاهها به اطلاعات است در حالي كه تشكل ميتواند يك كپي از اطلاعات مورد نياز بنگاهها را براي روزي كه آنها اطلاعات خود را از دست ميدهند در يك بانك اطلاعات نگهداري كند با اين تعهد كه براي مقاصد اقتصادي هيچگاه از آنها استفاده نميشود.
همچنين تشكل نبايد منتظر وقوع اتفاق براي ارتباط با نهادهاي عمومي و دولتي باشد. طبيعتا در شرايط بروز اتفاق ديگر فرصتي براي هماهنگي وجود ندارد و اين مذاكرات بايد از پيش صورت گيرد.
پاسخ اضطراري
پس از وقوع اتفاق ساعات و روزهاي اوليه از حساست زيادي برخوردارند. موارد زير از ضروريترين مسائلي است كه بايد در نظر گرفته شود:
– جريان بهموقع و دقيق اطلاعات
– مكاني براي تدوين اطلاعات موضع بازتواني شركتها در بلندمدت
– مكان گرد هم آمدن
– كمكهاي مالي و ارفاق
– توانايي تقسيم تجربه
يكي از مهمترين كارها تغيير شكل تشكل يا اتاق است. بخشهاي غيرضروري بايد موقتا تعطيل شوند و به جاي آن مركز بازتواني كسب و كار ايجاد شود. همچنين يك برنامه حمايت از كسب و كار و فعالسازي شبكه عرضهكنندگان كسب و كار در دستور كار قرار گيرد.
در صورت بروز يك بحران طبيعي است كه بنگاهها با انبوهي از طلبكاران روبهرو ميشوند در حالي كه بدهكاران به بنگاه يا توان پرداخت ديون را ندارند يا بازپرداخت آنها ممكن است به طول بينجامد.
طبيعتا در چنين شرايطي تشكل بايد بحران را مديريت كند تا از ورشكستگي بنگاهها جلوگيري شود. كمكهاي دولتي طبيعتا يكي از نخستين منابع اما در صورتي كه تشكل اطلاعات كافي داشته باشد، ميتواند از منابع ديگري براي كمك به بنگاهها استفاده كند.
تاسيس مركز بازتواني كسب و كار
مركز بازتواني كسب و كار مجراي طراحي شده براي ارائه اطلاعات و منابع به كسب و كار در جريان شرايط اضطراري است. در حالت ايدهآل يك مركز بازتواني كسب و كار مجازي يا فيزيكي بايد با بيشترين سرعت ممكن ايجاد شود. هدف اين مركز از سرگيري فعاليتهاي كسب و كارها يا پشتيباني برنامهريزي جانشيني و خروج بازار در صورت لزوم است.
مركز بازتواني بايد در مسائلي مانند نيروي كار جايگزين و تعليق برخي حقوق دولتي مانند بيمه كار كارمندان و همچنين مباحث آموزشي كمك كند. طبيعتا بنگاهها در شرايط اضطراري با مسائلي روبهرو هستند كه هيچگاه درباره آن آموزش نديدهاند.
به همين دليل در اين مركز كارشناساني در زمينه بيمه، بهداشت و درمان، بانكي آييننامههاي دولتي، تامين اجتماعي و همچنين املاك و مستغلات و ساخت و ساز نياز است. بسياري از صاحبان كسب و كار چنان تاثيري از يك حادثه ميبينند كه براي ارزيابي قدمهاي بعدي دچار مشكل ميشوند و نميتوانند به روي پاي خود بايستند به همين دليل نياز به يك مركز مشاوره كسب و كار در اين مركز بازتواني كاملا احساس ميشود.
بازتواني
بازتواني را ميتوان به عنوان يك رويه تعريف كرد كه جامعه را پس از وقوع يك بحران به سوي اصلاح سوق ميدهد. فعاليت بازتواني بايد بين 4 تا 8 هفته پس از حادثه آغاز شود و بين 6 تا 12 ماه پس از آن تكميل شود.
البته ممكن است پيش از برداشتن گامهاي بعدي، يك دوره زماني براي سوگواري و فراموشي نياز باشد.
برنامه بهبود اقتصادي هر جامعه از خود جامعه، ميزان آسيبهاي به وجود آمده، شناسايي مسائل و ديدگاههاي جامعه نسبت به دوران پسابحران در آينده شكل ميگيرد.
بازتواني بلندمدت عموما در 3سال دنبال ميشود اما ممكن است حتي طولاتيتر باشد.
پس از زمان مشخصي كسب و كار بايد آماده پذيرش مشتري باشد. بزرگترين چالش حاصل از يك بحران براي يك كسب و كار عدم وجود درآمد است.در حقيقت پس از خسارتهاي مختلف خسارت از دست رفتن درآمدها را نيز بايد محاسبه كرد. كمك به جلب مشتري ميتواند، يكي از وظايف تشكلها باشد.
در زمان وجود بحران بسياري از افراد مايل به كمك هستند اما مساله مهمتر از كمكهاي در زمان بحران ايجاد بازار براي كسب و كار توسط نيروهاي خارج از بحران است تا شرايط اقتصادي در گردش مشخصي قرار گيرند. كمكهايي مانند تبليغات رايگان در تلويزيون و بيلبورد شايد بيشتر از هر كمك مالي به بنگاهها كمك كند.
همچنين تشكلها بايد يك برنامه بازتواني اقتصادي در نظر بگيرند و زمان مشخصي را براي خروج از شرايط اضطرار و مانع شدن از تبديل يك بلاي طبيعي به يك بحران اقتصادي را طراحي كنند.
منبع: روزنامه تعادل